صدوهفتادوسومین نشست فیلم کوتاه انجمن سینمای جوانان ایران-دفتر تبریز شنبه 24 تیرماه 1402 در سالن سینما تک مجتمع سینمایی تبریز برگزار شد.
به گزارش روابط عمومی انجمن سینمای جوانان ایران، صدوهفتادوسومین نشست فیلم کوتاه انجمن سینمای جوانان ایران-دفتر تبریز با نقد و پخش فیلم کوتاه «مسافر سیاه پوست» ساخته «پپه دانکارت» محصول سال 1992، شنبه 24 تیرماه 1402 در سالن سینما تک مجتمع سینمایی تبریز برگزار شد.
پیش از پخش فیلم، رشید قربانی مجری-کارشناس جلسه به معرفی اجمالی فیلم پرداخت؛ از نظر تاریخی فیلم کوتاه «مسافر سیاه پوست» یکی از شناخته شدهترین فیلمهای کوتاه است و در کتب مربوط به فیلم کوتاه اعم از روایت و زیبایی شناسی، اشارههای متعددی به این فیلم شده است.
با وجود در دسترس بودن فیلم در فضای مجازی، اما نسخه با کیفیتی از فیلم موجود نیست. بیشتر فیلمهای کوتاه تولید شده در عصر آنالوگ، بهدلیل اینکه مالکان استودیویی و بزرگی ندارند، دچار مشکلات حفظ و نگهداری هستند.
فیلم از نمونه آثاری است که فیلمنامه را بدون تفکیک از اجرای نهایی نمیتوان قضاوت کرد؛ ایده پایهای در گاه اول مضمون زده است، اما در کارگردانی، برقراری نسبت درست بین شخصیتها، بستر رویدادها و درونمایه توازن درستی شکل میگیرد.
در ادامه و پس از پخش، نقد فیلم در دستور کار جلسه قرار گرفت.
داستان فیلم در یکی از شهرهای آلمان در روزی آفتابی، گرم و شلوغ اتفاق میافتد، شهر مملو از رفتوآمدهای ترامواها و متروها ست. در یکی از ترامواها مرد جوان سیاهپوستی سوار شده و در کنار پیرزنی آلمانی مینشیند. پیرزن که تمایلات نژادپرستانه شدیدی دارد، بدون هیچ پرده پوشی در واگن به مهاجرین و غیربومیها اهانت میکند.
در سه دقیقه ابتدایی فیلم بر شهر و ادغام قطارهای شهری در آن تاکید شده است. تصاویر با رویکردی مستند، جماعت مختلفی را در سوار بر انواع متروها و ترامواها نشان میدهد. شکل گرافیکی نوع تدوین نیز طوری است که گویی این قطارها در تضاد با یکدیگراند. این تاکید بر فضا بر شکل داستانگویی نیز سایه میافکند و پیش از آنکه پیرزن رفتارهای نژادپرستانهاش را شروع کند، دوریبن کارگردان، بر مسافرین واگنی که داستان در آن اتفاق میافتد، در ایستگاه و پیش از سوار شدن تاکید میکند. تیپها و نژادهای مختلف که به اداغام در بین هم عادت کردهاند و عملا به حرفهای پیرزن وقعی نمینهند. چهرهای مستندوار آنها نقطه مقابل شمایل نمایشی پیرزن است گویی این خود وی است که مخل امور روزمره است!
پایان در تناسب با آغاز روایت است. جوان سیاه پوست در تلافی صحبتهای پیرزن بلیت را در برابر چشم مسافرین میقاپد بدون آنکه سایر مسافرین به این کار او اعتراضی کنند. پیرزن که بدون بلیط مانده توسط ماموران تراموا به بیرون از واگن هدایت میشود. واگن به راه خود ادامه میدهد و این تنها پیرزن است که از حرکت جا میماند.