یادداشتی از سارا آقابابایان
عنوان: داستانگویی در فیلم کوتاه، معیارها و درسگفتارها
اثر سعید عقیقی
ناشر: انتشارات انجمن سینمای جوانان ایران و نشر کتاب آبان
کتاب «داستانگویی در فیلم کوتاه، معیارها و درسگفتارها» علاوه بر کوشش در جهت رفع خلاء تئوریک تخصص نویسندگی فیلم کوتاه در حوزه نوشتار سینمایی ایران، هدفگذاری مشخصی برای زدودن خرافههای رایجی چون «فیلم کوتاه فشرده شده یک فیلم بلند است» یا «فیلم کوتاه میتواند قسمتی از یک فیلم بلند باشد» و تلقی یکسویهای دارد که در مواجهه با فیلم کوتاه آن را به مثابه زیرمجموعهای از مفهوم عام فیلمسازی برشمرده و نگارش یک فیلمنامه کوتاه را به پارامتری تابع فیلمنامه نویسی فیلم بلند، و بینیاز از آموزش اختصاصی باورانده است.
مهمترین برگ برنده کتاب مولفیست که به مدد عقبهاش بهعنوان مدرس کارکشته دوره های فیلمنامهنویسی و کارگاههای مختلف فیلم کوتاه با دقتی موشکافانه و تسلطی چشمگیر به نظریههای کاربردی فیلمنامه نویسی، این کتاب را به محتوا و صراحت لهجهای که در کتب ترجمه شده به دلیل تابع متن اصلی بودن، نادر است تجهیز کرده است. اهمیت روحیه انتقادی نویسنده در این نکته نهفته است که اساسا در فرآیند تعلیم، آسیب شناسی شکستها آموزندهتر از تحلیل موفقیتهاست و دهههاست که در عرصههای گوناگون آموزشی مسجل شده که از دلایل شکست یک پروژه میتوان به مراتب بیش از موفقیتش فراگرفت. این اصلیست که کتاب حاضر به خوبی از آن بهرهمند است و حین بررسی یک موضوع، در کنار نمونه فیلمهای کوتاه موفق در آن زمینه، دلایل ناکارآمد شدن همان عامل در مصادیق مردود آورده شود تا علاوه بر رسوب آن مفاهیم خاص در ذهن خواننده، مخاطره برداشتهای نادرست از آنها و کج فهمی در کاربستنشان را به حداقل برساند. ذکر مثالهای پیاپی و متعدد، که جملگی از دایره محدود فیلمهای کوتاه شاخص و اغلب دیده شده گزینش شده، از همان فصل اول «ایده پردازی» و در مرحله ارائه تعاریف پایهای حول مقتضیات نوشتن فیلم کوتاه، علاوه بر جاانداختن مطالب در چند سطر مختصر به جای چندین صفحه پُرگویی، فرصتی فراهم میکند تا معیارهای ارزیابی نزد نوآموز، تثبیت شوند.
رویکرد دیگر نویسنده که به کالبد کتاب دمیده شده الزام به تجزیه و دسته بندی موارد است. در این کتاب تمام نکات مهم و مداخل همچون یک جزوه مدرسهای و کاربردی در تقسیم بندیهایی خط کشیده شده قرارگرفتهاند. هرچند وسواس بر این مشی در مواردی اجتناب ناپذیر منجر به همپوشانی تعاریف در فصل مشترک مصادیقشان شده، به نحوی که گاه بخشی از یک مفهوم به فراخور وابستگی به مفاهیم مجزا در دو سرفصل جداگانه قرارگرفته، اما این اختلال کوچکیست در برابر منفعت عظیم نظم بخشیدن به ذهن خوانندهای که پس از مطالعه این کتاب یک جدول ذهنی مرتب از روند نگارش فیلمنامه کوتاه ملکه ذهنش خواهد شد.
ایجاز سخن و پرهیز از لحن متکلف آکادمیک، نثر سلیس این کتاب را واجد خاصیت ساده خوانی کرده، به نحوی که میتوان بدون دغدغه دانش پیش نیاز و میزان پیش آگاهی کتاب را در دست گرفت و با متن روانش پیش رفت. البته این ایجاز موجب شده در برخی فرازها مباحث فرعی ولی ضروری در شتاب پرداختن به لُب مطالب، جابمانند. از جمله مبحث قابل تامل فیلمنامههایی با طرح الف و ب، که تنها در قالب یک مثال از یک فیلم به آن اشاره شده و در حالیکه پرسشهای فنی زیادی را پیش کشیده، ناگفته باقی میماند. همچنین پَرش متن هر کجا سخن از گرایش فیلمنامههای پُست مدرن، به میان میآید که حتی اگر کتاب را معطوف به فیلمنامه کلاسیک داستانگو بدانیم، نارساست. کمااینکه اشاره به ماهیت آنتی تز (Antithesis) بودنِ این گرایش نیاز به توضیح وجوه دیگرش را (همچون نقیضه (Parody) و کنایی) فزونتر میکند. در همین راستا مواردی مثل مفهوم لحن و ریتم در بخش قواعد بیرونی صحنه نویسی، نیز مستلزم توضیح مفصلتری هستند.
فقدان زیرنویس در کتاب نیز مزید برعلت شده تا این کاستی کتاب برجسته شود. اگرچه عدم ارائه تعریف برای مفاهیم بنیادی چون شخصیت و روایت را میتوان با استعانت از دانش قبلی خواننده کتاب توجیه کرد، اما صرف نظر کردن یک درسنامه از ارائه شناسه دقیق عناوینش، که هراندازه هم جذاب و با مسما باشند ممکن است نامهای متفاوتی در منابع فیلمنامه نویسی (از جمله فرهنگ فیلمنامه) به آنها اطلاق شده باشد و لاجرم متن کتاب جدید را برای هنرجو مستعد خلط مبحث کند. ابهام در ترادف مفاهیم پرکاربردی چون نقطه عطف (با بزنگاه و توئیست (Twist)) یا ضربه نهایی (با موخره، اپیلوگ (Epilogue) و گره گشایی) و تناقض کاربرد دوگانه مفهوم پیشآیند، که بدلیل اشارات مکرر به نظر حائز اهمیت است و در جایی معادل مفهوم کاشت و برداشت در ابتدای فیلمنامه و در جایی دیگر به عنوان مقدمه بر صحنه نهایی استفاده شده، با یک زیرنویس قابل پیشگیری میبود. درحالیکه تنها در موارد معدود مثل اصطلاح پیشداستان معادل انگلیسی ذکر شده و یا در کنار عبارت ابتکاری بُن و بَر داخل پرانتز معادل متداولش برای آشناپنداری مخاطب ارائه شده است.
اَعلام انتهای کتاب نیز علاوه بر ناقص بودن (از جمله جااُفتادن فیلم کوتاه یونانی مصاحبه) بدون ارجاع به شماره صفحههایی که فیلم مربوطه در آن ذکر شده، در شکل فعلی بیاستفاده است و این یکی دیگر از نقصانهاییست که در تدوین چاپهای بعدی کتاب میبایست مدنظر نویسنده ارجمند قرارگیرد.
بخش دوم کتاب؛ «درسگفتارها» بیش از آنکه درباره فیلمنامه نویسی باشد، مکمل «ایده پردازی» است و از آن جهت درخور توجه است که فیلمنامه نویسان در کشور ما معمولاً درباره سبک نوشتن و منبع الهامشان سکوت اختیار و به کلیگویی بسنده میکنند. این کلیگویی شاید قبل از اینکه ناشی از کمحرفی به روش هنرمندانه باشد، به نوعی واهمه از افشای سرچشمههای خلاقیتشان مربوط است، به همین خاطر کمتر فیلمنامه نویسی تاکنون پیدا شده که همانند نویسنده این کتاب درباره شیوههای نوشتن صحنه، گفتگونویسی و شگردهای بنا کردن داستان صحبت کند. همان تعهد آموزگارانه که در مراحل قبل با صدور اندرزهای طلایی چون “لطفا بر اساس مضمون فیلمنامه ننویسید” با “فیلمنامه ای کم دیالوگ بنویسید” ذهنیت هنرجویان را جهت داد، در این بخش با تمریناتی چون روی کاغذ آوردن سیکلمه بداهه و مبادله پرسش و پاسخ در محوطه کلاس، ذهن خواننده این بخش را به مکالمه با اندوختهاش از نیمه اول کتاب و ورزیدگی بیشتر، وامیدارد. ازین روست که این کتاب ممکن است حتی برای هر فرد دیگری که سروکارش با سینماست سودمند باشد از یک فیلم بین علاقهمند گرفته تا یک کارگردان، که ممکن است نخواهند فیلمنامه بنویسند، اما احتمالا لازم است بدانند ایدههایی که به ذهن شان میرسد را چطور ساماندهی کنند.
با این امتیازات میتوان کتاب موجز و مفید « داستانگویی در فیلم کوتاه، معیارها و درسگفتارها » را که پس از رصد تولیدات سالانه فیلم های کوتاه و ارزیابی آنها در جشنواره های گوناگون به سفارش انجمن سینمای جوانان تالیف گردیده، از هم اکنون یکی از پایههای موثر بالندگی و رشد مقوله فیلم کوتاه، و از راهگشاترین منابع مطالعاتی هر پژوهشگر سینما و علاقمند به حوزه تحلیل و درک مفاهیم فیلم کوتاه، به حساب آورد. امری که به گواهی استقبال متقاضیان از چاپ اول کتاب و توزیع سراسری آن، تحقق یافته و عزم انتشارات انجمن سینمای جوان را برای استمرار چنین کتابهای تخصصی، مضاعف میکند.