جلسه نقد و بررسی فیلمهای کوتاه روز هنروتجربه، با حضور مصطفی گندمکار و مهدی بوستانی در پردیس سینمایی گلستان شیراز برگزار شد.
به گزارش روابط عمومی انجمن سینمای جوانان ایران به نقل از پایگاه اینترنتی هنروتجربه، جلسه نقد و بررسی فیلمهای کوتاه روز هنروتجربه، با حضور مصطفی گندمکار، کارگردان فیلم کوتاه «آلان» و مهدی بوستانی، کارگردان فیلم کوتاه «درس» عصر روز چهارشنبه چهارم اردیبهشت ماه با اجرای رضا زمانی منتقد سینما، در پردیس سینمایی گلستان شیراز برگزار شد.
رضا زمانی صحبتهای خود را با یک پیشنهاد آغاز کرد:« به نظر من در چنین جلساتی همه فیلمسازان باید حضور داشته باشند تا بتوان تک تک فیلمهای مجموعه را بررسی کرد. برخلاف فیلمهای بلند که به دلایلی از جمله کمبود افراد حرفهای و امکانات، در مرکز متمرکز شدهاند، استانهای دیگر در زمینه فیلم کوتاه، فعال هستند که جای خوشحالی دارد.»
او در ادامه از مصطفی گندمکار در مورد محل فیلمبرداری «الآن» سوال کرد. این کارگردان توضیح داد:«فیلم «آلان» در آذربایجان غربی و در یکی از روستاهای اشنویه به نام صادق آباد فیلمبرداری شده است که با عراق و ترکیه مرز مشترک دارد.»
مجری جلسه سپس نکاتی را در مورد فیلم «درس» مطرح کرد:« ایده شما برای ساخت این فیلم برای من جذاب بود، یک ایده ساده با یک قاب بندی ساده و دوربین ثابت که تغییر آدمها را با گذشت یک دوره زمانی نشان میدهد. فیلم شما خوب شروع شد، اما کمکم از ریتم افتاد. ابتدا فکر کردم اینجا میتواند خرمشهر باشد، اما در آخر به نظر میآمد میتواند همه خوزستان باشد.»
مهدی بوستانی در پاسخ گفت:« این ایده را دوست داشتم که ما انسانها باید از تاریخ درس بگیریم و به همین دلیل هم نام فیلم «درس» است. نشان دادن گذر تاریخ در هر لوکیشنی میتواند اتفاق بیافتد، میتواند یک خانه یا حتی فروشگاه باشد. اما فکر کردم انتخاب کلاس درس، سمبلیک است. در واقع گذر زمان و نشستن غبار اهمیت داشت و این که آنجا به خرابه تبدیل میشود برایم از حضور عراقیها در کلاس مهم تر بود. قرار بود فیلمی در مورد خرمشهر و آزاد سازی آن ساخته شود، خیلیها میخواستند فیلم با فتح خرمشهر تمام شود، اما اصرار داشتم فیلم با صحنهای که دانش آموزان سر کلاس میآیند، تمام شود.»
در بخش دیگری از این نشست گندمکار در پاسخ به سوالی در مورد فرم فیلم «آلان» عنوان کرد:«در مقطعی که ما هستیم، قصه گفتن در یک قالب از پیش تعیین شده نمیگنجد، چه در فیلم کوتاه چه بلند. فیلمی که از نظر روایی تجربی است، عامدانه موقعیتی را میسازد که شما را درگیر کاراکترها میکند که بعضا بیشتر از یک نفر هستند و در جایی که شما فکر میکنید قصه دارد شروع میشود یعنی در اوج، به پایان میرسد. درواقع به جای نشان دادن کل واقعه، یک مقطع از آن را نشان میدهد و پس واقعه را به خود مخاطب واگذار میکند. در این فیلم بیشتر روی جزئیات زندگی روزمره کار کردم تا مخاطب متوجه شود که زندگی چقدر زیباست و در آخر درک کند،جنگ چقدر بد است، چون زندگیها را از بین میبرد. دوره قصههای طولی به سر رسیده و امروز بیشتر دوره فیلمنامههای عمقی و میکروسکوپی است، آنقدر جزئیات اهمیت دارد که حتی یک لحظه را نمیتوان از دست داد، چون با همان یه لحظه بخش مهمی از فیلم از دست میرود. البته به صورت کلی نمیخواهم تعریفی از فیلم کوتاه ارائه کنم، بلکه با شناخت خودم درباره فیلم کوتاه صحبت میکنم. دوربین در فیلم من مثل یک مهمان است، در ابتدا از بیرون به داخل خانه نگاه میکند و وارد این خانواده میشود و در انتهای فیلم از داخل خانه به بیرون نگاه میکند و آنها میروند و دوربین در خانه میماند و فقط رفتن آنها را نگاه میکند. من نمیخواستم راجع به پس واقعه صحبت کنم.»
نکته دیگری که در این نشست مطرح شد به استفاده از موسیقی گروه پینک فلوید در فیلم «درس» اشاره داشت. به گفته بوستانی هدف او یادآوری برنامه تقویم تاریخ بوده تا آن را برای مخاطبان تداعی کند.
در ادامه نشست یکی از تماشاگران در مورد فیلم «آلان» و سختیهای ساخت فیلم در محیطهای کوچک و سنتی و استفاده از نابازیگران پرسش کرد. گندمکار در این مورد گفت:«ساختن فیلم با بودجه شخصی و در چنین مکانی سخت بود. من نمیخواستم فیلمی از جنس فیلمهای بهمن قبادی در مورد کردستان بسازم. به همین خاطر به دنبال جغرافیای دیگری بودم و برایl هویت آدمها مهم بود. ما پیش تولید خیلی طولانی داشتیم و به دنبال پرترههای خاص و سینمایی میگشتیم. وقتی به شهر اشنویه رسیدیم به تک تک روستاهایش سر زدیم.در این روستاها به هیچ عنوان اجازه نمیدادند که زنها و دخترانشان جلوی دوربین قرار بگیرند. زنها در چنین محیطهایی از پنجم دبستان دیگر خانه نشین میشوند. پس به ناچار دو روستا را عوض کردم، چون با وجود صحبت و توافق با اهالی برای فیلمبرداری، شب قبل از شروع کار نظرشان عوض شد. بالاخره در روستای صادق آباد کارمان را آغاز کردیم، البته بازیگر نقش زن، از بازیگران تئاتر سنندج بودند که به کار دعوت کردیم. فیلمنامه را به بازیگران نمیدادم و فقط آنها را در موقعیت قرار میدادم. زاویه دوربین برای گرفتن بازی از نابازیگر اهمیت زیادی دارد، اگر جای دوربین نامناسب باشد، ممکن است پلک بزند یا حواسش به دوربین پرت شود. دوربین نباید حس شود و از منظر سوم شخص فقط ناظر وقایع فیلم باشد. در کار با نابازیگر، انتخاب سختترین مرحله است، اما اگر به درستی انتخاب شوند بعدا بازی گرفتن از آنها زیاد سخت نیست.»