جستجو
مؤلفه‌های بومی ژانر تاریخی و اسطوره‌ای

اسطوره بخشی از تاریخ هر ملت و هویت منحصربه‌فرد آن است که می‌تواند به یک گونه بومی در سینما بدل شود. این مؤلفه می‌تواند در فیلم‌های متعلق به ژانر تاریخی الگوهای بومی و خاص جامعه ایران را نمود دهد.

| نویسنده: شهرزاد امیرشاه‌کرمی |

١. تبیین مفهوم ژانر در سینما

تیموتی کوریگان در کتاب راهنمایی کوچک برای نوشتن دربارهٔ فیلم‌ها تعریفی یک خطی از واژهٔ ژانر ارائه می‌دهد، اصطلاح فرانسوی ژانر به معنای گونه یا مقوله‌ای برای طبقه‌بندی فیلم‌ها براساس شکل و محتوای آن‌ها است. این اصطلاح می‌تواند قدمتی به اندازهٔ نخستین فیلم‌ها داشته باشد. اما تا دهه ۶۰ میلادی ژانر به عنوان یک مفهوم مهم در نظریه فیلم، مطرح نشده بود. تا پیش از آن تنها آندره بازن منتقد فرانسوی در اشاره به آثار وسترن از مفهوم ژانر استفاده کرده است.

ژانر به عنوان شیوه‍‌ای برای سازماندهی فیلم‌ها مطابق الگوهای شناخته شده تلقی می‌شود. الگوهای شناخته شده یا قراردادهای پذیرفته شده در آثار سینمایی می‌تواند همزمان ناشی از ادراک مخاطب و عملکرد فیلم‌ساز برای تمیز دادن گونه‌های مختلف فیلم از یکدیگر باشد. ادراک مخاطب نتیجه تجربه پیشین او از تماشای فیلم‌ها و اشارات درون اثر است، به این معنا که هر فیلم دارای چه قراردادهای پذیرفته شده‌ای است. به عنوان نمونه برای تماشاگر سینما مشاهده آواز خواندن شخصیت‌ها در فیلم‌های موزیکال پذیرفته شده است؛ از سویی دیگر فیلم‌ساز نیز از یک مجموعه قواعد مانند مضامین مشترک شخصیت‌پردازی، ساختار روایی و تکنیک‌های فیلم‌برداری برای ساختار دادن به فرم و محتوای اثر خود بهره می‌برد؛ به طور کلی می‌‎‌توان گفت شناخت ژانر ابزاری است برای دریافت چگونگی ساختار یافتن داستان هر فیلم و اینکه هر فیلم چگونه به انتظارات مخاطبش پاسخ می‌دهد.

هنگام بررسی ژانرها همواره باید تاریخ را در نظر گرفت، چراکه ژانرها با گذشت زمان تغییر می‌کنند و با یکدیگر تلفیق می‌شوند، یک فیلم می‌تواند از کنار هم قراردادن الگوهای چند ژانر ساختار یابد. همچنین از سویی دیگر در آثار پست مدرن قواعد ژانرها به بازی گرفته می‌شود. همانند برخی از آثار مِل بروکس، برادران کوئن، هل هارتلی، آبل فرارا و… در رویکرد توصیفی-تحلیل که مقاله پیش رو بر مبنای آن ساختار می‌یابد، بررسی ویژگی‌های منحصر به فرد ژانر تاریخی-اسطوره‌ای در سینمای ایران هدف قرار خواهد گرفت. سپس در مدخلی جداگانه نمونه‌های موردی سینمای ایران و فیلم‌های کوتاه بررسی خواهد شد.

2. ژانر و ظرفیت بومی شدن آن در سینما

الگوها و درون مایه‌های تکرارشونده در فیلم‌های هر ژانر، لزوماً فرمی و محتوایی نیستند. آن‌ها بازتابی از جامعه‌ای به حساب می‌آیند که فیلم محصول آن است. بنابراین مسائل و ارزش‌های جامعه و روش‌هایی که افراد هر جامعه برای از میان برداشتن مشکلات به کار می‌گیرند درون آثار ژنریک انعکاس می‌یابد فیلم ژانر می‌تواند گونه‌ای از گفتمان جمعی به حساب آید و به‌سان آینه‌ای عمل کند که مقابل جامعه گرفته شده است تا مصائب و ارزش‌های آن تجسم یابد. به این ترتیب ورای الگوهای رایج در ژانرها که زبان سینمایی مشترک همه نقاط دنیا به حساب می‌آید، هر جامعه‌ای می‌تواند الگوهای منحصر به فردی داشته باشد که به دل قواعد هر ژانر خاص راه یابد و به قرارداد بدل شود. تماشای آثار ژانر می‌تواند شکلی از آداب فرهنگی هر جامعه‌ای باشد که بخشی از هویت خود را در آن باز می‌یابد. بنابراین می‌توان برای الگوهای ژنریک شناخته شده در زبان مشترک سینمایی ژانرها کارکردهای بومی نیز قائل شد. همچنین در سینمای برخی از کشورها ژانرهای کاملاً بومی وجود دارد که پس از جهانی شدن آن، فیلم‌های خاص ژانر مورد نظر نیز به زبان سینمایی جهان افزوده شده است. به عنوان نمونه دو ژانر کلی در سینمای ژاپن وجود دارد به نام‌های جیدای گکی و جندای گکی. دسته نخست فیلم‌های تاریخی سامورایی هستند که می‌توان برخی از آثار ماساکی کوبایاشی، آکیرو کوروساوا و کنجی میزوگوچی را در این ژانر دسته بندی کرد. دسته دوم به آثاری اطلاق می‌شود که زندگی مردم عادی را هدف داستان خود قرار می‌دهد؛ همانند عمده آثار یاسیجیرو ازو، سینمای ایران (فیلم بلند و کوتاه) از حیث تولید و نمایش آثاری که در قالب ژانر قرار می‌گیرند چندان سرآمد نیست.

سال‌ها مناقشه بر سر تبیین ژانری به نام ژانر اجتماعی در سینمای ایران بی‌نتیجه ماند کمتر آثاری را می‌توان در ژانرهایی چون ملودرام، وحشت، علمی-تخیلی و تریلرهای سیاسی دادگاهی و روان شناسانه دسته بندی کرد. از سویی تمایل به ساخت آثار ژنریک از اواخر دههٔ ۹۰ و اوائل دهه ۱۴۰۰ نسبت به سالهای پیش از آن رو به افزایش نهاده است.

3. اسطوره و راه‌یابی آن به درام و قراردهای ژنریک

کلود لوی استرس، مردم‌شناس مکتب ساختارگرایی معتقد است هر جامعه‌ای خط فرهنگی خود را دارد و نهادهای فرهنگی آن از راه‌های متفاوتی توسعه می‌یابند که یکی از آن‌ها ساحت اندیشه اسطوره‌ای است. بنابراین جهان اساطیری هر ملتی می‌تواند یکی از مهمترین ارکان بازنمایی فرهنگ بومی آن در عرصه سینما تلقی شود. اسطوره بخشی از تاریخ هر ملت و هویت منحصربه‌فرد آن است که می‌تواند به یک گونه بومی در سینما بدل شود. این مؤلفه می‌تواند در فیلم‌های متعلق به ژانر تاریخی الگوهای بومی و خاص جامعه ایران را نمود دهد.

اسطوره در فیلم به معنای تجسم یک باور کهن و پراهمیت فرهنگ ایرانی است. تاریخ هر قومی یک آغاز اسطوره‌ای دارد و پس از آن در مسیر تکامل اجتماعی قرار می‌گیرد هنگامی که داستان فیلم دارای جهان بینی اسطوره‌ای است، شخصیت‌های اساطیری در زیست اجتماعی خود مرز اسطوره را در می‌نوردند و پا به دنیای واقعیت یا تاریخ (جهان داستان فیلم) می‌گذارند. از سویی شخصیت‌های تاریخی نیز می‌توانند
کارکردی اسطوره‌ای یابند.

مطالعه تاریخی ژانرها در تاریخ سینما نشان می‌دهد که پیدایش آن‌ها ملهم از شرایط اجتماعی است. مثلاً فیلم نوآرهای دههٔ ۴۰ آمریکا، نتیجه بحران‌های اقتصادی و نابسمانی‌های اجتماعی و جنسی ناشی از جنگ جهانی دوم بود. اسطوره‌سازی در آثار سینمایی نیز اگر به عنوان یک ژانر بومی تلقی شود می‌تواند ناشی از شرایط ناهنجار یک جامعه و نیاز آن به قهرمان/الگو باشد.

۴. اساطیر ایرانی و نقش زن در آن

زنِ نخستین در اساطیر یونانی، عبری و مسیحی عمدتاً نقش شخصیت پلید را داشته و سبب درد و رنج بوده است. در این میان تنها نقش زن در اساطیر ایران است که خوانشی متفاوت دارد. نقش زن به عنوان موجودی کنش‌گر که زایش و آبادانی با او همراه است می‌تواند کهن الگویی تکرار شونده در آثار تاریخی باشد که روایت اسطوره‌ای را برای بازگو کردن داستان برگزیده‌اند، هویت و فردیت زن در باور اسطوره‌ای با هویت تاریخی پیوند می‌خورد و درون مایه زن در جست وجوی هویت فردی، یکی از مضامین بومی اساطیر ایرانی است.

5. باورهای عامیانه و کارکرد اسطوره‌ای اشیاء

تغییر شکل انسان به شی یا موجودی غیرانسانی دیدگاه توتمی در اساطیر را منعکس می‌کند. به این ترتیب در باورهای عامیانه برای برخی از اشیا یا موجودات کارکردی اسطوره‌ای قائل می‌شوند.

6. نمایش‌های کهن ایرانی و خاستگاه اسطوره‌ای آن

نمایش‌های کهن ایرانی بی‌آنکه میراث خود را به آینده بدهند در دل گذشته دفن شده‌اند. این صورت‌های کهن نمایش‌های آئینی تغییر شکل نیافته‌اند و نقشی در پیدایش شکل امروزی و مدرن نمایش در ایران ندارند. بنابراین بازخوانی آن‌ها در آثار سینمایی با ظرف تاریخی، فراخوان بخشی از آئین‌های کهن ایرانی به حساب می‌آید که خاستگاهی اسطوره‌ای دارند.

۷ فراخوانی اسطوره‌ها و بازآفرینی آن‌‍‌ها

یکی از روش‌هایی که فیلم‌سازان اندکی در سینمای ایران به آن دست می‌زنند، بازخوانی اسطوره‌ها در دل روایت‌های تاریخی و سپس بازآفرینی آن‌ها با ویژگی‌های زندگی مدرن است. اسطوره مفهومی ایستا نیست و اغلب نیازمند تقسیر است. بنابراین در آثار برخی از سینماگران تفسیر جدید و ملموسی از اسطوره ارائه می‌شود. مفاهیم و مضامین اسطوره‌ای هم‌چون سفر مرگ، آفرینش و قهرمان می‌تواند
با ذهن و اندیشه امروزی بازتولید شود.

رویداد ملی عکس لاهیجان
شرایط فیلم‌سازی در استان رکورددا...
اردوی یکروزه فیلم‌سازی ارگ تاریخ...
از کمدی تا آخرالزمان / هفتمین جل...
«فیلم‌جُستار» از هر تعریف و قاعد...
جایزه رِمی «ورلد فست» آمریکا به ...

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *