جستجو
پیمان فخرایی در گفتگو با صبا مطرح کرد:

پیمان فخرایی کارگردان فیلم کوتاه «پر-ویز» درباره الگوهای مینی‌مالیستی در پرداخت به فیلم‌های کوتاه داستانی و تاثیری که او از کلاس‌های شهرام مکری و اتمسفر حاکم در کلاس‌های وی اشاره کرد.

به‌گزارش روابط‌عمومی انجمن سینمای جوانان ایران به نقل از صبا، پیمان فخرایی کارگردان فیلم کوتاه «پر-ویز» در گفتگو با خبرنگار سینمایی صبا به اهمیت جشنواره بین‌المللی فیلم کوتاه تهران و عقایدش درباره الگوهای مینی‌مالیستی پرداخت. وی که یکی از شاگردان شهرام مکری است، در این گفتگو به اتمسفر حاکم در کلاس‌های این مدرس سینما و فیلم‌ساز سینما اشاره کرد.

پیمان فخرایی در رابطه با حضور فیلمش در جشنواره فیلم کوتاه تهران عنوان کرد: من عاشق جشنواره فیلم کوتاه تهران بوده‌ام و همواره در این جشنواره به تماشای فیلم‌ها اهمیت داده‌ام، من عاشق دعواهای بیرون سر ورود به سالن و پیدا کردن جای خالی برای ورود و تماشای فیلم، انتقاد کردن‌ از فیلم‌های بد، تیکه انداختن‌ها، تشویق‌ها و… بوده‌ام. همیشه به خود می‌گفتم یک روز من هم با فیلمم می‌آیم و به عریان‌ترین حالت با مخاطب‌های خودم مواجه می‌شوم.

فخرایی ادامه داد: پخش بین‌المللی فیلم کوتاه «پر-‌ویز» نیز به تازگی شروع شده است. اما امید من بر این است که این فیلم در داخل ایران دیده شود، چرا که من این فیلم را برای ایران ساخته‌ام؛ فکر می‌کنم همه‌مان دست کم یک تجربه‌ نزدیک به شخصیت پرویز را در زندگی خود داشته باشیم.

او به عنوان یکی از هنرجویان کلاس‌های شهرام مکری درباره فضای جاری در کلاس‌های کارگردان «جنایت بی‌دقت»، «هجوم» و «ماهی و گربه» گفت: حضور در کلاس‌های او بهترین تجربه‌ من از کلاس‌هایی بود که تا به‌حال رفته‌ام، بعضی‌ها فکر می‌کنند اگر به کلاس‌های او بروند حتما باید ذهنی مانند آقای مکری داشته باشند، یا او ذهن دیگران را مثل خودش می‌کند؛ برعکس، مکری به‌قدری ذهنِ باز و رهایی دارد که وقتی از ایده‌ فیلمی کاملاً کلاسیک (بر خلاف ذهنیت‌اش) صحبت کنید، می‌بینید که او دقیقاً در فضای ذهنی شما، بهترین‌ کمک‌ها را به شما می‌کند.

این کارگردان ادامه داد: راستش ایده‌ فیلم «پر-و‌یز» دقیقا زمانی که به کلاس‌های شهرام مکری می‌رفتم به ذهنم خطور کرد و وقتی در کلاس ایده را برایش خواندم، گفت که آن را نسازم، اما چه کنم که بعد از چند سال، دیدم نمی‌توانم «پر-ویز» را فراموش کنم، پس ساختمش. امیدوارم شاگرد ناخلفی‌ نبوده‌ باشم.

فخرایی در ادامه به الگوهای مینی‌مالیستی در سینما اشاره و تصریح کرد: ذهن مینیمال به کم دیدنِ دنیا مربوط نمی‌شود، بلکه کم ارائه دادن است. به نظرم اتفاقاً دنیای امروزه‌ ما ماکسیمال است. شما کافیست ۱۰ دقیقه در یکی از خیابان‌های شهر قدم بردارید. چشم‌تان در تمام جهات خط‌های نامتعارف می‌بیند، پر از رنگ‌های بی‌ربط، پر از حجم‌هایی که تناسبی با هم ندارند. مثلا در یک خیابان کنار یک خا‌نه‌ ویلاییِ ساده‌ زمانِ قدیم که به طراحی گُدار ساخته شده و در حال حاضر نیزانبارِ لاستیک است، یک ساختمان بلند با نمای رومی را با رنگ کرم می‌بینید که جلوی درش یک بلوک سیمانی گذاشته‌اند (پلمپ شده) و فردی را می‌بینید که از کنار آن مثل گربه خودش را جم می‌کند تا واردِ ساختمان شود، چرا که یکی از واحدهای آن برجِ مسکونی مطب پزشک است و آن فرد می‌خواهد به او مراجعه کند، خب تا همین جا، این تصویر توصیفش شاید چند خط باشد، اما دیدنش در یک ثانیه اتفاق می‌افتد.؛ پس ما در کشوری بسیار ماکسیمال زندگی می‌کنیم، اما ماکسیمالی در قالبِ آن است نه محتوای (مغز) آن. پس طبیعی به‌نظر می‌رسد که ذهن‌هایی مثل ما از اتفاقات یا آثار مینی‌مال برداشت‌هایی ماکسیمال کند، یا برعکس فردی در سوئد از فیلم‌های ما برداشتی مینی‌مال کند.

او در پایان عنوان کرد: در حال حاضر در حال آمادگی مقدمات برای ساخت فیلم بعدی‌ام هستم. این فیلمنامه هم چند سال است جایش را به ایده‌ی دیگری نمی‌دهد و دغدغه شخصی‌ام است. باشد که در شرایطِ جدید و آرام دوباره کنار هم حال‌مان خوب باشد.

از کمدی تا آخرالزمان / هفتمین جل...
«فیلم‌جُستار» از هر تعریف و قاعد...
جایزه رِمی «ورلد فست» آمریکا به ...
پوستر ششمین همایش مطالعات فیلم ک...
فیلم‌ساز لرستانی جایزه‌اش را به ...
کتاب «مجموعه فیلم‌نامه کوتاه» ، ...

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *