جستجو
به بهانه تجلیل از خانواده شهید امیراسکندر یکه‌تاز و نامه شهید آوینی به حاتمی‌کیا:

به گزارش روابط عمومی انجمن سینمای جوانان ایران، شهید امیر اسکندر یکه تاز از فیلم‌برداران و همراهان همیشکی شهید سیدمرتضی آوینی بود که در سن 24 سالگی و در سمت فیلم بردار مستند در پاسگاه زید عراق بر اثر اصابت گلوله شهید شد. یکه تاز در طول دوران فعالیت هنری خود، آثار متعددی را تهیه و تولید کرده بود که یکی از این آثار فیلم کوتاه «بند» است، این فیلم در چهارمین جشنواره سینمای جوان در سال 1365 و درست یک ماه پس از شهادت برگزیده بخش 8 میلیمتری شده است.

به بهانه تجلیل از خانواده این شهید هنرمند، نامه شهید آوینی خطاب به ابراهیم حاتمی کیا را باز نشر می کنیم، نامه ای که آوینی، یکه تاز را به حاتمی کیا یادآوری می کند و از شباهت‌های نگاهشان به جنگ چنین می‌گوید:

«کربلای پنج کربلای چهار تن از دوستان من و تو بود. حسن هادی، رضا مرادی، ابوالقاسم بوذری و امیر اسکندر یکه‌تاز که تو او را دیده بودی که چگونه در خون خویش فرو می‌غلتد. خون نیز همرنگ آتش است و همان‌سان فوران می‌کند. یادم هست که حیرت شهادت یکه‌تاز تا آنگاه که راز خون را کشف نکردی در تو فرو ننشست.

در همان نخستین قدم، هنوز فرصت فیلمبرداری نیافته، سفیر عشق سر رسیده بود و امیر اسکندر یکه‌‌تاز را در برابر چشمان حیرت‌زده تو با خود برده بود. با خود می‌گفتی: «او که هنوز فرصت انتخاب نیافته است.» حال آن‌که او پس از «انتخاب» روی به راه نهاده بود. من می‌دانستم… و تو هم دریافتی.

آن روزهای آخر، دیگر عصرها به خانه نمی‌رفت. می‌آمد و کنار من، پشت میز موویلا می‌نشست و حرف می‌زد. چیزی در درونش شکسته بود و مثل منتظران، دل به اکنون نمی‌سپرد. فهمیده بود که در عالم رازی هست که عقل به آن راه نمی‌برد. فهمیده بود که میان این راز و آسمان، رابطه‌ای هست. فهمیده بود که آدم‌ها بر دو گونه‌اند: آنان که با «عقلشان» می‌زینند و دیگرانی که زیستشان با «دل» است؛ چه بسیارند آنان و چه قلیلند اینان؛ چه سهل است آن گونه زیستن و چه دشوار است این‌گونه بودن.

بهشت ارزانی عقل اندیشان. اما در عالم رازی هست که جز به بهای خون فاش نمی‌شود… تو میراث‌دار امیر اسکندریکه‌تاز هستی و من بر این شهادت می‌دهم.»

و در ادامه آوینی با این عبارت میراث‌داری امیر اسکندر یکه‌تاز را این‌گونه تفسیر می‌کند: «دوست من!‌ فیلم «از کرخه تا راین» تلخ است؛‌ به تلخی بمب‌های شیمیایی، به تلخی از دست دادن فاو، به تلخی مظلومیت بسیجی. می‌خواهم بگویم که تلخ است، اما ذلیلانه نیست. این تلخی همچون شهادت شیرین است.»

دومین جشنواره بین‌المللی رسانه‌ا...
داستان، سینمای کوتاه و یک بازخوا...
مهرزاد دانش مهمان دهمین «پاتوق ف...
آنچه به‌ندرت به فیلمسازان آموزش ...
با «کتاب» دلم برای فیلمسازی قرص ...
فیلمسازی ژانر و مسئله پیچیده «بو...

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *