جستجو
مرجان اشرفی‌زاده مطرح کرد:

عضو هیئت انتخاب بخش بین‌الملل جشنواره دانشجویی نهال به سازوکار اجرای آخرین دوره این جشنواره ‌و دغدغه‌های خود در سینما پرداخت.

به گزارش روابط عمومی انجمن سینمای جوانان ایران به نقل از صبا، مرجان اشرفی‌زاده به عنوان عضو هئیت‌ انتخاب بخش بین‌الملل نوزدهمین دوره جشنواره نهال که روز گذشته به پایان رسید،در گفت‌وگو با خبرنگار سینما صبا، پیرامون این رویداد افزود: برای من خیلی مهم و مغتنم بود از این جهت که خب یک جشنواره‌ای هست، دانشجوهای دانشگاه هنر، دانشگاهی که من هم آنجا درس خوانده‌ام، آن را دارند برگزار می‌کنند و تلاش می‌کنند که نهال، یک جشنواره مستقل باشد که با همراهی آدم‌هایی از جنس سینما برگزار می‌شود. افرادی که به هر حال به دانشگاه و دانشجو احترام می‌گذارند و با آنها همراه می‌شوند.این کارگردان اظهار داشت: در این دوره من در بخش بین‌الملل در خدمت دوستان بودم و فیلم‌ها را دیدم. به نظر می‌رسد این جشنواره امسال یک مقدار با سرعت و پشت سر گذاشتن یکسری سختی‌ها برپا شده است…

اشرفی‌زاده ادامه داد: به نظر من امسال بخش بین‌الملل این دوره اندازه بزرگی نداشت که البته به دلیل نبود زیرساخت مناسب و قابل اتکا، کار دانشجوها در برپایی این رویداد سخت شده است، ولی در مجموع به نظرم برپایی نهال، اتفاق مثبتی است و همین که بچه‌ها سعی می‌کنند این چراغ را روشن نگه دارند، امیدوارکننده به نظر می‌رسد. من حتما هر زمانی، به هر شکلی که در توانم باشد، آنها را همراهی خواهم کرد.

این کارگردان در بخش دیگری از گفت‌وگو با صبا مدیوم هنر و تجربه را مسئله خود قرار داد و نسبت آن را با فیلم «آبجی» (نخستین فیلم بلند سینمایی خود که اکران هنر و تجربه شد) مشخص کرد و گفت: ببینید واقعیت این است که فیلم «آبجی» برای هنر تجربه ساخته نشده بود. فیلم از جهاتی یک مدل کلاسیک دارد. یک بازیگر دارد و شاید الگوهایی که برای «هنروتجربه» یا در ساختار یا داستان دیده‌ایم هیچ کدام از این‌ها در مورد «آبجی» صادق نبود اما مسائلی که برای اکران فیلم پیش آمد کار را به این نقطه رساند که به اکران هنر و تجربه روی بیاوریم و بخواهیم از این فرصت استفاده کنیم که حداقل فیلم دیده شود. مقداری شاید مسیر «هنروتجربه» بعد از یکی دو سال با وجود تعدادی فیلم تغییر کرد. ذائقه مردم به سمت آن فیلم‌ها سوق داشت. و فیلم‌هایی که به نظر می‌رسید نمی‌توانند در گیشه جایگاه مناسبی پیدا کنند و اکران سرگروه داشته باشند آمدند در «هنروتجربه». درحالیکه شاید فاکتورهای مناسب سینمای «هنروتجربه» را نداشتند. به گمانم که فیلم «آبجی» هم از آن دسته فیلم‌ها بود.

وی در ادامه افزود: طبیعتاً اکران سرگروه داشتن و به همراه سانس‌های زیاد امکان بهتری برای دیده شدن به فیلم می‌دهد. ما دو مسئله داشتیم. یکی دوران کرونا که واقعا هنوز محدودیت بود و مخاطب به راحتی داخل سالن‌های سینما نمی‌رفت تا فیلمی را تماشا کند و ‌یکی اکران «هنروتجربه» که ذات بسیار خوبی دارد اما با توجه به پراکندگی اکران مخاطب نمی‌تواند به راحتی فیلم را پیدا کند. خب از این جهت به نظرم فیلم «آبجی» برچسب خوب هنر و تجربه رو به واقع ندارد. فکر می‌کنم که شاید باید در سرگروه اکران بود و دیده می‌شد. اما مناسبات اکر‌ان و نگه داشتن کف فروش و نگرانی پخش‌کننده‌ها از این امر جلوگیری کرد.

کارگردان فیلم «آبجی» در ادامه با توجه به پرسش مطرح شده به قضیه «تقلید»، «الهام گرفتن» و «تکرار» در فیلم خود و سپس در سینما پرداخت و گفت: در فیلم من نه؛ تقلید یا تکرار شخصیت‌های دیگری رخ نداده است. طراحی این شخصیت خیلی اورجینال بود. برای من یک تجربه زیسته بود و موضوعی بود که در نزدیکی خود دیده بودم. به همین دلیل برایم خیلی اهمیت پیدا کرده بود و از این رو در قصه‌ فیلم «آبجی» پیاده شده بود. اساساً ارتباط یک مادر و دختر که دختر انگار به اون بلوغ و پختگی کافی برای قطع اتصالش به مادر به عنوان ریسمانی که به زندگی مرتبط کرده وجود ندار‌د و با اینکه سنش بالا رفته است و خودش یک زن میانسال است همچنان در جهان انسان‌های خردسال سیر می‌کند. به مادرش وابستگی دارد و…

اشرفی‌زاده در راستای این موضوع توضیحاتی داد و افزود: در واقع نمی‌شود به یک موتیف قطعی را پیاده‌سازی کرد. ولی من شخصا حتی زمانیکه فیلم کوتاه می‌ساختم کاراکترهایی که ساخته می‌شدند جان‌دار و قابل باور تصور می‌کردم. دوست داشتم که آن‌ها را در قصه‌های دیگر تکرار کنم. انگار که یک شخصیت واقعی و زنده هستند و می‌توانند از قصه‌ای به قصه دیگر ورود کنند. این مسئله در مورد فیلم «آبجی» هم صادق است و ممکن است یک ارتباط میان دختر و مادر در فیلم‌ آینده‌ام وجود داشته باشد. همانطور که در فیلم «نامه‌های خیس» موقعیتی وارونه نسبت به فیلم آبجی می‌بینیم. در آنجا دختری از مادرش که یک مسئله‌ ذهنی دارد نگهداری می‌کند و اساسا ماجرای فرزند و والد جریان دارد. یک فیلم ۱۳۵ ثانیه‌ای دیگر به نام «کسی پشت پنجره چوبی» ساخته‌ام. این فیلم در جشنواره کوثر جایزه بهترین فیلم ۱۳۵ ثانیه ای را گرفت و در آن هم قصه یک دختری روایت می‌شود که از زندگی و ازدواج خودش می‌گذرد بخاطر اینکه پدرش جانباز است. در واقع جانباز اعصاب و روان است و این دختر از پدرش نگهداری می‌کند. به هر حال این گونه روایت‌ها در فیلم‌های من تکرار می‌شوند.

او در پایان، درباره فعالیت‌‌های آینده خود گفت: در حال حاضر که مشغول پروژه‌ خاصی نیستم. یک الی دو پروژه در مرحله‌ طراحی دارم و ممکن است که مشغول سریال شوم ولی در حال حاضر هنوز قطعی نیست. فعالیت‌های تدریس و نگارش طرح برای سریال و فیلم کارهایی است که هم‌اکنون انجام می‌دهم.

اولین جلسه پیچینگ استان قم در سا...
فیلم کوتاه؛ از سینمای آزاد تا سی...
نشست ادبیات و فیلم کوتاه در اهواز
پیچینگ شورای تولید دفتر اراک برگ...
تماشای لحظات جلسه دهم فصل نهم پا...
فیلم‌کوتاهی که یک پلانش به همه ک...

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *