شادی کرمرودی بر این نکته تأکید دارد که جشنواره فجر یکی از مهمترین جشنوارههای ایران است و این خیلی مهم است که در بخشی با عنوان فیلم کوتاه به معرفی فیلمساز جدید و نسل آینده سینمای ایران بپردازد.
بهگزارش روابطعمومی انجمن سینمای جوانان ایران بهنقل از ایسنا، فیلم کوتاه «هرگز، گاهی، همیشه» بهکارگردانی شادی کرمرودی یکی از ده فیلم کوتاه حاضر در بخش کوتاه چهلمین جشنواره فجر، داستان ترنج را به تصویر میکشد که با دانستن رازی درباره خواهر دبیرستانیاش، در برزخ تصمیمگیری قرار میگیرد.
شادی کرمرودی، دانشآموخته کارشناسی موسیقی جهانی از دانشگاه هنر و کارشناسی ارشد ادبیات نمایشی از دانشگاه سوره است. او در فیلمهای سینمایی «ماهی و گربه»، «یک شهروند کاملا معمولی»، «دارکوب»، «جمشیدیه»، «ابلق» و «بیرویا» ایفای نقش کرده است و غیر از «هرگز، گاهی، همیشه»، کارگردانی فیلم کوتاه «دوازده سالگی آوا» را نیز در کارنامه هنری خود دارد.
به بهانه حضور «هرگز، گاهی، همیشه» در فجر چهلم با این کارگردان به گفتوگو نشستیم.
شادی کرمرودی در مورد روند شکلگیری ایده «هرگز، گاهی، همیشه» چنین گفت: «ایده این فیلم سال 96 بعد از شنیدن یک خبر که در آن دو دختر دبیرستانی در اصفهان بعد از ضبط یک ویدئو از خودشان خودکشی کرده بودند، به ذهنم خطور کرد و مرا با خودش درگیر کرد؛ پروسه به ثمر رساندن و نوشتن فیلمنامه دو سال طول کشید؛ تابستان 98 سرانجام آماده شد و آذرماه 98 جلوی دوربین رفت.»
وی سپس با اشاره به اینکه حضور بخش فیلم کوتاه در جشنواره فجر به خودی خود یک قدم رو به جلو است، عنوان کرد: «جشنواره فجر یکی از مهمترین جشنوارههای ایران است و این خیلی مهم است که در بخشی به معرفی فیلمساز جدید و نسل آینده سینمای ایران بپردازد؛ اما بهاندازه سینمای بلند در این جشنواره به بخش فیلم کوتاه توجه نشده است؛ بهعنوان مثال زمان مناسبی برای اکران فیلمهای کوتاه در نظر گرفته نشده است و اکرانها بدون جلسات نقد و بررسی هستند. این درحالیست که بهزعم من فیلم کوتاه میتواند نویددهنده نسل تازهای از فیلمسازان سینمای ایران باشد؛ کمااینکه آرین وزیردفتری و امید شمس که امسال هر دو در بخش سینمای بلند جشنواره فجر حضور دارند، از خانواده فیلمسازان کوتاه، وارد سینمای بلند شدهاند؛ پس این بخش نیازمند توجه بیشتر و جدیتر است.»
کرمرودی سپس درباره نحوه شرکت در جشنواره فیلم فجر چنین ادامه داد: «در حال حاضر طبق فراخوان جشنواره فجر، فیلمسازانی میتوانند فیلمشان را به جشنواره ارسال کنند که اثرشان در جشنواره بینالمللی فیلم کوتاه تهران امسال حضور داشته است؛ از آنجاییکه محدودیت زمانی در جشنواره فیلم کوتاه تهران 30 دقیقه است و در فجر 15 دقیقه، این عدم تطابق موجب شده است تعداد زیادی از فیلمسازان حاضر در جشنواره فیلم کوتاه تهران، شانس حضور در فجر را از دست بدهند یا برخی فیلمهایشان را تدوین مجدد کرده و کوتاهتر کنند تا بتوانند در فجر حضور داشته باشند..؛ این فرایند بهنظر من باید قانونمندتر شود و در فراخوان بازنگری شود که یا زمان مورد تایید هر دو جشنواره منطبق شود یا نظارت دقیقتری در پذیرش فیلمهای کوتاه در فجر صورت گیرد تا ناعدالتی رخ ندهد.»
کارگردان «هرگز، گاهی، همیشه» در ادامه به تفاوت تجربههایش از حضور در جشنوارههای بینالمللی خارج از کشور اشاره کرد و گفت: «شخصا تجربه حضور در بخش سینهفونداسیون جشنواره کن را بهعنوان بازیگر با فیلم «مثل بچه آدم» داشتم و همچنین با همین اثرم، «هرگز، گاهی، همیشه»، بهعنوان کارگردان، در جشنواره فریبورگ شرکت داشتم و این دو، دو تجربه کاملا متفاوت بودند و طبیعتا هردو با حضور در جشنواره فیلم کوتاه تهران نیز تفاوت داشتند. برای من تجربه بخشی از جذابیت اکران فیلمم در جشنواره فیلم کوتاه تهران این بود که مخاطبانی با فرهنگ و زبان خودم فیلم را تماشا میکردند و درک بهتر و عمیقتری از فیلم من داشتند نسبت به هر دو جشنوارهای که ذکر کردم. البته فیلم من در جشنوارههای بینالمللی بوسان، سائوپائولو، فلیکرز رود آیلند و ازمیر هم حضور داشته که بهدلیل محدودیتهای پاندمی، جلسات پرسش و پاسخ را آنلاین شرکت کردم.»
وی در پاسخ به این پرسش که اکران فیلمهای کوتاه را چطور ارزیابی میکند با تأکید بر این که فیلم کوتاه برای اکران عمومی ساخته نمیشود بیان کرد: «اعتقاد دارم که اساسا فیلم کوتاه نباید به سمت اکران عمومی حرکت کند، این نظر شخصی من است با احترامی که برای نظر دیگران در این رابطه قائل هستم؛ من فکر میکنم فیلم کوتاه عرصهای است که وقتی فیلمسازان در آن شروع به خلق اثر میکنند، دیگر محدودیتهای گیشه را در نظر نمیگیرند و برایشان مهم نیست که روایت فیلمشان عامهپسند یا قابل فهم برای عموم باشد یا بازیگر چهره در آن حضور داشته باشد. اگر قرار باشد فیلمسازان کوتاه فیلم کوتاه را برای عرضه عمومی بسازند، این آثار طراوت و تازگیشان را از دست خواهند داد و هنرمندان این عرصه دیگر ریسکپذیر، ایدهپرداز و نوآور نخواهند بود؛ نوآوری با ترس از دست دادن گیشه از بین میرود چون فیلمسازان به قصههای امتحان پس داده و قابل اعتمادتر از نظر جذب مخاطب بیشتر یا حضور چهرهها در آثارشان روی میآورند؛ در حالی که بهنظر من باید عرصهای برای خلاقیتهای آزادانه هنرمندان فیلمساز باقی بماند.»