در نشست «ژانر به مثابه نقشه راه در فیلم کوتاه» که روز دوشنبه ۲۶ اردیبهشت در دانشگاه صداوسیما برگزار شد، وحیداله موسوی عضو هیات علمی دانشگاه صداوسیما و سیدجواد میرهاشمی مدیر انتشارات و پژوهش این انجمن مهمانان این نشست بودند.
به گزارش روابط عمومی انجمن سینمای جوانان ایران، وحیداله موسوی عضو هیات علمی دانشگاه صداوسیما در ابتدای این نشست بیان کرد: کسیکه میخواهد فیلمساز شود باید منتقد خوبی برای فیلمهایی باشد که میبیند، بهترین فیلمسازان بهترین منتقدان از فیلمهایی هستند که میبینند.
وی با اشاره به طرحوارهها عنوان کرد: کرول دیدگاهی دارد و به این میپردازد که هر اتفاقی قابل رده بندی است. ما چیزی با نام طرحواره داریم که نظریه پردازان شناختی از آن بهره میگیرند و میگویند همه آنچه که میبینیم بر اساس آن طرحوارهای که در ذهن ماست شکل میگیرد مثلاً پرنده بر اساس آن طرحواره و تصور نخستین ما از پرنده شکل میگیرد.
استاد دانشگاه صداوسیما در ادامه بر دیدگاه خلاقه در فیلم کوتاه و ارزش دادن به اصالت و بداهت به یک نظریه اشاره و بیان کرد: این نظریه معتقد است «نه کسی میتواند اثری را به وجود آورد که پیوندهایش یکسره با سنت گسسته باشد و نه کسی میتواند آن را بفهمد.»
موسوی همچنین با اشاره به نظریههای ژانر تصریح کرد: در برابر این تئوری، تئوری مولف گرایی بود، مولف در برابر همه چیز است و ارادهای آزاد است.
وی درباره ضرورت وجود نظام ژانری نیز عنوان کرد: نظام ژانری علاوه بر اینکه از اغتشاش جلوگیری میکند عرصهای دینامیک و پویا بهوجود میآورد.
این استاد دانشگاه در سرفصل بعد به چالشهای مطالعات ژانر پرداخت و گفت: بحث مطالعات ژانر چالشهای زیادی دارد و حتی نظریه پردازی میگفت گویی هیچکس دیگری را قبول ندارد اما به نظر من این نقطه قوت است که دائم هر نظریهپرداز نقاط منفی نظریهای دیگر را زیر سوال میبرد.
* چه کسی «ژانر» را میسازد؟
موسوی با اشاره به ژانرهایی که نسبت به یک دوره و فضا شکل گرفته است، مطرح کرد: هر یک از کاربران معیاری دارند که اتفاقی را ژانر بنامند. در سینمای ما در دهه ۶۰ از ژانر سینمای معناگرا سخن میگفتند، مدیر وقت فارابی خودش فیلمنامهای نوشت و تمایل داشت این رویه ادامه یابد. صنعت ژانر میسازد، نهادها و منتقدان هم در شکلگیری این فضا موثر هستند. مثلاً درباره ژانر نوآر منتقدان تاثیر داشتند. منتقدان فرانسوی ژانرسازی کردند. فیلم «شاهین مالت» پیش از اینها ساخته شده بود اما در جنگ جهانی دوم نمیشد فیلمهای آمریکایی را پخش کرد و وقتی در زمانهای بعد این فیلمها اکران شد، منتقدانی که این فیلمها را بعد از آن زمان دیدند گفتند نوعی فضای سیاه وجود دارد و از نوآر حرف زدند وگرنه کارگردان «شاهین مالت» خودش نمیدانست دارد نوار میسازد.
وی در بخش دیگر با محور «ژان ماری شافر پیشنهاد میدهد» از مولفههای یک فیلم در ساختار معنایی و نحوی سخن گفت و بیان کرد: در سطح بیان؛ چه کسی سخن میگوید، در سطح مقصد؛ با چه کسی سخن گفته میشود، در سطح معنایی؛ چه گفته میشود، در سطح کارکرد؛ با چه تاثیری گفته میشود و در سطح نحوی؛ چگونه گفته میشود از جمله این مولفه هاست.
موسوی به تئوریهای یکی از نظریه پردازان اشاره و با شرح آن توضیح داد: بر اساس این نظریه «ژانر مجموعه قواعد مشترکی است و این امکان را به فیلمساز میدهد تا فرمولهای ارتباطی تثبیت شده را به کار بگیرد و بیننده نیز نظام خاص انتظارات خود را سامان دهد. » این قواعد در طول زمان و به نسبت آثار مختلف متفاوت است. به طور مثال ژانر وسترن الان با ژانر وسترن زمان جان فورد بسیاری متفاوت است. همچنین تریلرهای دیوید فینچر با آثار هیچکاک متفاوت است و کسی که میخواهد ژانری کار کند باید بر اساس زمانهاش بسازد.
موسوی در ادامه با اشاره به یکی از تئوریهای «شاتز» یادآور شد: شاتز معتقد است «فیلمهای ژانری شامل کاراکترهای اساساً یک بعدی آشنا است که الگوی داستانی قابل پیش بینی را در درون یک موقعیت آشنا اجرا میکند. » اما این بحث خیلی قابل جدل است و اینگونه نیست که کاراکترها کاملاً یک بعدی و حتی قابل پیش بینی باشند. اساساً ژانرها یک بعدی محض نیست اینکه گفته میشود یا رومی روم یا زنگی زنگ درباره ژانرها غلط است ژانرها از ابتدای موجود شدن هم یک بعدی نبودهاند. «دلیجان» جان فورد هم وسترن و هم ملودرام است.
وی با بیان اینکه برخی ژانرهای وسترن طبیعت وحشی و تمدن را با هم دارد، گفت: وقتی میگویند ژانر متفاوت میشود یعنی همین. اگر سرخپوستها در برخی نمونههای اولیه وسترن فقط وحشی بودهاند الان اگر بخواهد یک وسترن ساخته شود دیگر با چنین تصور و تصویری از سرخ پوستها پیش نمیرود.
* منظور کدام ژانر است؛ کلاسیک، مدرن یا پستمدرن؟
این استاد دانشگاه یادآور شد: وقتی درباره ژانر حرف میزنیم باید درباره الگوهای کلاسیک، مدرن و پست مدرن حرف بزنیم. وقتی میخواهم فیلم بسازیم باید تکلیف خود را مشخص کنیم که در کدام الگو کار میکنیم چون هر یک مختصات خودش را دارد.
وی با اشاره به یکی از تئوریهای «اد باسکام» به نشانههای فرم بیرونی در تصویر اشاره کرد و یادآور شد: او میگوید چون با رسانه دیداری کار داریم باید معیارهای ما دیداری باشد.
موسوی در تشریح مولفههای فرم بیرونی بیان کرد: شمار معینی از قراردادهای دیداری با شمایلها شامل اشیا گوناگون فیزیکی تکرار شونده با نقشی دیداری، صحنههای داخلی و خارجی، لباسها، تیپها و شخصیتها، ابزارهای گوناگون، کسب و کار و… از این نمونهاند.
وی اضافه کرد: رعایت این فرم بیرونی و درونی است که باعث میشود ژانر به واقع عمل کند و مثلاً فیلم ترسناک واقعاً ترسناک باشد. در زمان اکران فیلم «روانی» بعضی واقعاً غش کردند و آن زمان ملاحظاتی حتی در زمان نمایش داشتند مثلاً حتی اگر یک دقیقه از فیلم میگذشت در را میبستند و دیگر اجازه نمیدادند کسی وارد سالن شود تا واقعاً مقتضیات ژانر رخ بدهد. تسخیرشدگی، هیولاهایی معروف تا یک دوره، عنصر غافلگیر کننده در پس زمینه، رنگها، تابوتها، صدای جیغ اینها هم نمونههایی از همین مولفههای فرم در ژانر وحشت هستند.
موسوی با طرح این پرسش که مولف اهمیت دارد یا قواعد ژانری؟ پاسخ داد: هر دو اهمیت دارد. با این حال میتوان قواعد ژانری را تغییر داد یا تلفیق کرد اما به شرطی که قواعد ژانری را ابتدا خوب بدانید. استفاده از ژانر دیدگاه غریزی نیست که بگویید میدانم و فیلم زیاد دیدهام بلکه باید مطالعات هم باشد.
وی در بخش دیگر با اشاره به رویکرد «معنایی / نحوی» عنوان کرد: مثلاً در ژانر گانگستری عناصر معنایی به مضمون آن برمیگردد. به تصویر کشیدن کودکی که در محله گانگستری زندگی میکند و به یک گانگستر تبدیل میشود، همان رویکرد معنایی است و اینکه برای نمایش آن از چه المانهایی استفاده کنید رویکرد «نحو» آن میشود.
* ساختهای ژانری از چه حوزههایی تأثیر میگیرند؟
موسوی درباره ساختهای ژانری و اینکه از چه حوزههایی تاثیر میگیرد اظهار کرد: دولت، صنعت، مدارس سینمایی در این زمینه مهم هستند، انجمن سینمای جوانان به عنوان یک نهاد دولتی در حال حاضر به این مهم کمک میکند. چرا در برخی کشورها ژانرها شکل نمیگیرد چون این نهاد دولتی حمایت نمیکند.
وی اضافه کرد: خود تماشاگران نیز در این زمینه بی تاثیر نیستند، تماشاگر منفعل نیست، فرضیه سازی کرده، کار میکند و بر اساس همان طرحواره ها وارد عمل میشود.
این استاد دانشگاه در بخشی دیگر درباره «واقع نمایی ژانری» توضیح داد: واقع نمایی یعنی فیلمی در ژانری بسازید که بر اساس واقعیت باشد در حالیکه وقتی فیلم کوتاه میسازید درباره درام حرف میزنید و همه واقعیت را نمیتوان در آن تصویر کرد.
موسوی همچنین با اشاره به «تقاطع ژانری» عنوان کرد: در حال حاضر ژانر قالب در سینمای ما به ژانر ملودرام و کمدی تبدیل شده است، در جشنواره فیلم فجر فیلمهای «موقعیت مهدی» و «دسته دختران» را داشتیم که خارج از این ژانر قالب بودند. فیلم رزمی هم داشتیم که چون ضعیف بود مسأله ساز شد. فیلمهای زندگینامهای و کارآگاهی هم داشتیم.
* «تقاطع ژانری» چیست؟
وی در توضیح «تقاطع ژانری» نیز گفت: فیلم ژانری قدرتش را از نیروهای هنجارمند و هنجارگریز میگیرد. یعنی تا جایی که بر اساس هنجارها پیش میرود هنجار گریزی دارد و بعد دوباره به هنجار برمیگردد. مثلاً فیلم گانگستری نشان میدهد که در جامعه نظام مند خلاف رخ میدهد و درنهایت دوباره هنجار حاکم میشود. قدرت ژانری یک فیلم بر اساس همین هنجارمندی و هنجارگریزی است به همین دلیل است که برخی فیلمها به یک اتفاق کسالت بار تبدیل میشوند چون هنجار گریزی را ندارند.
استاد دانشگاه صداوسیما در بخش دیگر درباره «نظریه پردازان سینمای ملی» عنوان کرد: این نظریه پردازان معتقدند بر اساس ارزشهای فرهنگی و بومی میتوان ژانرها را بومی سازی کرد. ما در ایران ممکن است دغدغههای آمریکا را نداشته باشیم و لازم است ارزشهای خود در ژانر بیاوریم.
وی با اشاره به یک مثال هم عنوان کرد: برخی فیلمها در ژانری ساخته میشوند اما بنا به شرایط تغییر میکنند مثلاً شیوع زمانی علمی تخیلی محسوب میشد و با کرونا دیگر تخیلی نیست.
* مروریبر ردهبندی 16گانه «ژانرها»
موسوی در ادامه به رده بندی ۱۶گانه ژانری از نگاه استیو نیل اشاره کرد که در اولین ردیف آن وسترن، کمدی، موزیکال و جنگی قرار داشت و گفت: کسی درباره این رده بندی از فیلمها شکی ندارد اینکه فیلم جنگی است یا نه کسی تردید ندارد اما کشمکشها در فیلمهای جنگی ممکن است متفاوت باشد مثلاً گاهی درونی است مثل «دیده بان» که کشمکش فرد و آهن است. ردیف دوم از این ۱۶ گانه شامل تریلر، گانگستری یا جنایی، وحشت، علمی، تخیلی میشد و ملودرام و نوار هم ردیف بعدی را در بر میگرفت.
موسوی با اشاره به ردیف بعدی از این ۱۶ گانه تصریح کرد: کارآگاهی، حماسی، مشکل اجتماعی، نوجوانان، زندگی نگاره، ماجراجویی و اکشن آخرین ردیف است. زمانی یکی میگفت مشکل اجتماعی فقط در ایران است در حالیکه این ژانر از بریتانیا شروع میشود. «درساژ» که محور آن یک نوجوان و معضلات اوست چنین فیلمی است. برخی فیلمهای کیارستمی و یا «دونده» از اینها هستند.
وی به عناصر فیلم کوتاه اشاره و بیان کرد: به نظرم ساختار فیلم کوتاه شبیه یک مقاله است البته علمی و نه ژورنالیستی، برای آن عناصری چون بیان مساله، اهداف، شیوه پرداخت با روشهای مورد استفاده دارید.
وی اضافه کرد: انگیزه، منطق، قرارداد، نقطه عطف، ضربه نهایی، مسأله فیلمنامه جزئیات این عناصر هستند. انگیزههای شخصیتهای شما با منطقی که نشان میدهید به «قرارداد» تبدیل میشود.
موسوی در بخش دیگر درباره فیلمهای علمی تخیلی گفت: تمام فیلمهای علمی تخیلی را که اخیراً دیدهام مشکل داشتهاند عموماً سکانسی از یک فیلم بزرگتر بودهاند. در ژانر فانتزی یکی از فیلمهایی که خوب بود «اسب سفید بالدار» است که این فیلم فانتزی ملودرام بود.
* ما چقدر اهل رعایت «ژانر» هستیم؟
در ادامه جواد میرهاشمی درباره رعایت ژانرها در کشور بیان کرد: به صراحت نمیتوان گفت چگونه است و چقدر رعایت میشود. ما ویترینی به نام جشنواره فیلم کوتاه داریم که مثلاً امسال فانتزی داریم اما سال بعد نداریم؛ مثل سینمای ایران است. خود من هم فارغالتحصیل دانشکده صداوسیما هستم و ما از اینجا یا به جام جم خواهیم رفت یا وارد سینما خواهیم شد.
وی با اشاره به اقتضای ژانر در شبکههای تلویزیونی مطرح کرد: در هر یک از شبکهها هم بروید برخی فیلمها و ژانرها را میطلبند. من خاطرم هست در زمانی که نگاتیو بود سالهای اول فقط نام کارگردان مینوشتند و بعد دیدند باید تایتل بزنند و پخش کننده ها نیاز داشتند بدانند چه ژانری است. در سینما هم این پخش کننده ها و بازاریابها بودند که ژانرها را بهوجود آوردند و دیدند مثلاً وسترن در فلان سینما میفروشد.
میرهاشمی تاکید کرد: این مباحث درنهایت برای فروش اهمیت دارد، تا چه میزان میخواهید فیلم کوتاه بسازید، برگشت سرمایه نداشته باشید و امثال اوج یا انجمن سینمای جوان شما را حمایت کند. شما یا میخواهید به جام جم برسید یا سینما و درنهایت حتی فیلم هنری بسازید با این حال برای مولف بودن مثل دیگر سینماگران باید یک ژانر را انتخاب کنید، نمیتوانید از این ژانر به آن ژانر بپرید.
وی افزود: ما به عنوان هنرجو ابتدا باید تکنیک را یاد بگیریم و بعد ادعای مولف بودن را داشته باشیم. تا الان، هم ژانر داشتهایم و هم نداشتهایم. ما برای نگارش کتابی آرشیو فیلمهای مختلفی در انجمن را زیر و رو کردهایم تا ببینیم در چه ژانرهایی فیلم داشتهایم مثلاً در ژانر فانتزی به تعداد انگشتهای دست داریم. وقتی تکلیف خود را بدانید که در کدام ژانر میسازید راحت تر میتواند مخاطب خود را پیدا کنید، میدانید در کدام جشنواره حضور یابید و عرضه راحت تری خواهید داشت.
میر هاشمی در پایان در پاسخ به سوالی درباره حضور در جشنوارههای موضوعی و محدود شدن فضای ژانری فیلمساز بیان کرد: این جشنوارهها تا حدی انتخاب فیلمساز را محدود میکند. همانطور که گفتم خود ما هم در تحقیقی که داشتهایم سبد ژانری فیلمها خیلی محدود بود و یا فیلمساز جسارت ورود به اینها را نداشته و یا سیاستگذار نداشته است اما الان انجمن میخواهد این جسارت را به هنرجوها و جوانان بدهد.
عکس: امیرحسین غضنفری