صدا در سینما – ۳
لورن ژولیه
ترجمه: صنم نادری
چطور میتوان آزادی را در زمان سینمای صامت یافت: موج نوی فرانسه
حتی با وجود دوربینهای صامت یا بومها ، تصاویری که به طور همزمان ضبط میشدند همچنان ساختار پیچیدهای داشتند. برای پرداختن به آنها میبایستی زمان زیاد و انرژی فراوانی صرف میشد و همچنین شمار بالای کلاکتها از جمله مشکلات و پیچیدگیهای این کار محسوب میشد.
آندره بازِن در سینمای نئورئالیسم ایتالیا توانایی خارقالعادهای برای بازگو کردن حقایق میدید اما تمام فیلمهای آن برههی زمان همگی بعد از پایان فیلمبرداری صداگذاری میشدند؛ گاهی اوقات صدای بازیگران، صدای خودشان نیز نبود و بازیگری دیگر به جای آنها حرف میزد. در اکثر مواقع، صدا را در صحنه ضبط میکردند تا در مراحل پس از تولید و در مواقع ضروری از آنها استفاده کنند.
«راهبه« اثر ژاک ریوت. میشل فانو فضاسازی اکثر آثار آلن رب گریه را بر عهده داشت. او پیش از آنکه مفهوم طراح صدا وجود داشته باشد به این کار میپرداخت.
حتی زمانی که «موج نوی سینمای فرانسه» به راه افتاد با همان مشکلات همیشگی روبهرو شد. به همین دلیل ژاک ریوت اولین فیلم خود «راهبه» را که در آن صدا بر تصویر تطبیق داده میشد در سال ۱۹۶۵ ساخت. در سال ۱۹۶۶ فرانسوا تروفو با «فارنهایت ۴۵۱»، در ۱۹۶۹ اریک رومر با «شب من نزد مود» و ژان لوک گُدار پیشگامان این سبک شدند؛ هر چند گُدار در سال ۱۹۶۱ در سومین اثر بلندش «زن، زن است» از صدا به صورت زنده استفاده کرده بود. تروفو صداها را فقط در چند صحنه از اولین آثارش با تصاویر تطبیق میداد، به طور نمونه در صحنه پایانی ملاقات با روانشناس در «چهارصد ضربه» (۱۹۵۹)، او هرگز از این روش به طور کامل در آثارش استفاده نکرد و بارها برایش پیش میآمد که هنگام ضبط با بازیگرانش صحبت کند…
استفاده از این روش اغلب به یک انتخاب در ظاهر کار نیز بستگی دارد؛ اریک رومر معتقد است بازیگران آن زمان استفاده از صداگذاری در فیلم را به نفع خودشان میدیدند. آنها بیشتر ترجیح میدادند بر روی شخصیتهاشان در اتاقی کوچک صدا بگذارند تا در صحنه و هنگام فیلمبرداری. میبایست روش کار را انتخاب کرد: برای مثال ضبط تصاویر بدون صدا در خیابانهای پاریس باید به صورت پنهانی صورت میگرفت (زمانی که بلموندو و جین سیپرگ در «از نفس افتاده» (۱۹۶۰) ساخته گُدار، در خیابان شانزلیزه راه میرفتند، تصویربرداری این کار به صورت پنهانی انجام میشد). همین کار را اگر میخواستند به صورت زنده انجام دهند توجه عابران را جلب میکرد؛ (وقتی آنا کاراینا در ابتدای «زن، زن است» بین دستفروشان خیابان پیچ و تاب میخورد نیز تصاویر، پنهانی ضبط شدهاند). ضبط صدا به صورت زنده بدون جلب توجه کردن مردم غیر ممکن است. آن زمان هنوز میکروفونهای بیسیم و کوچک اختراع نشده بودند تا بتوانند برای ضبط صدا به صورت نامحسوس از آنها بهره بگیرند. مشکلات تکنیکی هنوز پیچیده بودند.
«از نفس افتاده». در فهرست اسامی تنها نام یاکوب مامنت به عنوان تکنسین صدا نام برده شده؛ اما در صبح روز هفده آگوست ۱۹۵۹ فقط رائول کوتار بود که پشت وانتی قایم شده بود و پاتریشیا و میشل را در خیابان شانزلیزه تعقیب میکرد.
صدا را بر روی نوارهای نوری (در زبان فرانسوی آن را Pellicule – son به معنای فیلم صوتی مینامند) و با دستگاههایی که به سختی میتوانستند آنها را حرکت دهند ضبط میکردند. دستگاههای ضبط کاست نیز وجود داشتند (مدلهای سوئیسی Nagre شناخته شدهتر بودند) اما نمیتوانستند به راحتی آن را بر روی دستگاه فیلمبرداری نصب کنند. در سال ۱۹۶۳ با دستگاه همگام کننده mm35 امکان ضبط صدا به واسطه ابزاری سبک فراهم شد؛ با این وجود هیچکدام از آن ابزار همگام کننده صدا کاملا بدون سیم نبودند و تکنسینها در پایان هر روز کاری آماده بودند تا کاستیهای آشکار آن را جبران کنند.
برای جبران کردن این مشکلات، مهندس فرانسوی ژان پیر بئوویال (همکار گُدار در دهه ۷۰ میلادی) در سال ۱۹۶۷ دستگاهی اختراع کرد و به ثبت رساند که به طور همزمان صدا را بر روی فیلم ضبط میکرد. پایه و اساس این اختراع بر روی کدگذاری زمان بنا شده بود (Time Code) و این کاملا با ایدهی بازِن درباره دستگاههای ضبط همگام بود. این دستگاه اجازه میداد تا به طور نمونه کلاک زیادی زده نشود. کارگردانان معمولا به دنبال تطبیق دادن نیستند . وقتی ژان اوستاش در سال ۱۹۶۶ فیلم «بابانوئل چشمان آبی دارد» را میساخت اول تصاویر را گرفت، بعد صداها را. با این روش بازیگران میتوانستند دقیقا همان چیزی که نوشته شده بود را نگویند. استقلال کامل صدا از تصویر باعث میشد تا اشکالاتی که در تطبیق دادن صدا بر روی تصویر وجود داشت، غیر قابل اجتناب شود.
دستگاه Nagra IV که از یک ترانزیستور سیلیکونی برخوردار است، در سال ۱۹۶۹ به بازار ارائه شد.
استفان کودلسکی بنیانگذار شرکت بود و پیشتر در سال ۱۹۵۱ زمانی که دانشآموز رشته فیزیک در لوزان بود دستگاه ضبط قابل حمل را اختراع کرده بود.