جستجو

سینماگران ایران به نوعی ناباوری دچارند نخستین نشست از سلسله نشست های تخصصی سی و پنجمین جشنواره بین المللی فیلم کوتاه تهران، با عنوان «بیست نشست سی پنج» با حضور سعید عقیقی برگزار شد.

به گزارش ستاد خبری سی و پنجمین جشنواره بین المللی فیلم کوتاه تهران، در این نشست که تحت عنوان «رئالیسم در سینما» برگزار شد، سخنانی پیرامون مسئله «باورپذیری» ارائه شد.
احمد الستی دبیر سلسله نشست های تخصصی این دوره از جشنواره در ابتدی این جلسه گفت: این نشست ها به این دلیل طراحی شد تا در آن به مقولاتی پرداخته شود که به نظر می رسد در فیلم های کوتاه ایرانی نادیده گرفته می شود و تولیدات فیلم کوتاه ما در رابطه با این موضوعات دچار ضعف هستند.
او ادامه داد: این جلسات قرار است نیازهای ما را از نظر تولید برآورده کند چراکه ما شکلی از رویکرد تولیدگرا را در طراحی این جلسات در نظر داشتیم. به همین خاطر این نشست ها در جهت کاربردی کردن ساخت فیلم کوتاه طراحی شده اند.
الستی به برخی از مهمانان خارجی جشنواره اشاره کرد و یادآور شد: ما به واسطه این افراد می خواهیم از شرایط ساخت فیلم کوتاه در جهان مطلع باشیم و بتوانیم به ارتقاء کیفیت فیلم های کوتاه ایرانی کمک کنیم.
سپس سعید عقیقی در پاسخ به این سوال که باورپذیری چه تعریفی دارد و به چه دلیل برای موضوع بحث نشست انتخاب شده، خاطرنشان کرد: باورپذیری مطلبی است که باید قبل از هر چیزی برای ما جا بیفتد و جلسات بعدی را با فهم باورپذیری جلو خواهیم برد.
او ادامه داد: باورپذیری پایه ای اصلی است که بر خلاف تصور عمومی ابتدا باید از سوی طراح و کارگردان مدنظر قرار بگیرد. بسیاری این محور را به اشتباه برعکس فرض می کنند و به باور عموم این مخاطب است که به باورپذیری اثر دامن می زند و این تصور غلطی است.
این منتقد و مدرس دانشگاه درباره ضرورت فهم معنای «باورپذیری» عنوان کرد: وقتی در یکسال ۳۰ فیلم با مفهوم سقط جنین تولید می شود این سوال پیش می آید که آیا سازندگان این فیلم ها به واقع این مسئله را باور کرده اند یا این که مُد است؟ چرا به یک باره ۶۰ فیلم تولید می شود که در آن یکی به یکی دروغ گفته است؟ انگار فیلم ساز ناگهان به این نتیجه رسیده است فرمول اصغر فرهادی را کوتاه کند.
عقیقی گفت:این مسائل نشان می دهد نوعی ناباوری در سینماگران ما وجود دارد. من سال گذشته در این نشست ها درباره ۱۴ سندروم اصلی فیلم کوتاه ایران صحبت کردم. من در سال گذشته ۹۷۰ فیلم دیدم که مقدار زیادی برای تولید سالیانه است اما با دیدن شباهت این فیلم ها باز این سوال پیش آمد که مگر می شود که به یکباره این همه فیلمساز به یک باور مشترک رسیده باشند؟ معتقدم این افراد آن چه که از رسانه ها می گیرند را بدون طی مرحله باور به فستیوال ها پس می دهند.
او هنچنین افزود: باورپذیری یک مکانیزم ادراکی است که ما را به مولف برمی گرداند نه مخاطب. باور بر هر چیز دیگری در ساخت یک فیلم مقدم است. باور مرحله اول است که یک فیلمساز از خود این سوال را می پرسد که اصلا چرا فیلم می سازم؟
عقیقی با طرح این مسئله که اگر باورپذیری درک نشود آسیب شناسی فیلم کوتاه هم درک نخواهد شد، اضافه کرد: باید به «باور» به عنوان یک امر روان شناختی نگاه کنیم که وجوه عاطفی، ادراکی و معرفت شناسی را در خلال پروسه دریافت درگیر می کند و به شکل ارزش های تثبیت شده در می آید. باور با ایمان تفاوت دارد. در ایمان یک محوریت فردی وجود دارد و ساحتی متافیزیکی را در برمی گیرد که در آن نوعی وفاداری بی قید و شرط وجود دارد.
او ادامه داد: اما باور امری اکتسابی است و در آن مفهوم ادراک اهمیت دارد. در حالی که ایمان امری شهودی به حساب می آید و عصاره ای است که می توان باور را در آن جمع بندی کرد.
عقیقی در پاسخ به این سوال که باورپذیری از سوی فیلم ساز ارائه می شود یا تماشاگر؟، اظهار کرد: باور یک مفهوم قابل انتقال است. یعنی شما از طریق فیلم، باوری را به وجود می آورید که این طرز فکر بی آن که در پیرامون آن فریادی زده شود، بیننده آن را دریافت می‌کند. اگر فیلم ساز باور خود را به درستی نشناخته باشد، مخاطب کاملا برعکس متوجه آن می شود.
این فیلمنامه نویس گفت:من معتقدم حتما منبع باور فیلم ساز است. باور امری انتزاعی نیست و از باور انتزاعی، امری انتزاعی بیرون می آید. وقتی ما درباره سقط جنین چیزی می نویسیم که به آن باور نداریم به ساحتی انتزاعی گره می خورد. باور ما را بالا می برد. مثلا وقتی فیلم «لکنت» به پایان می رسد به خودمان می گوییم: «هنوز جای امید در دنیا هست.» این باوری است که تغییر دراماتیک به وجود آورده است و تصادف نیست. یک امر ساده به یک تصادف بزرگ تبدیل نشده است و این تصادف در یک روند دراماتیک تغییر می کند.
عقیقی پس از پرداختن به فیلم «راشومون» کوروساوا گفت: باور خارج از واقعیت است. در واقع شان باور فراتر از واقعیت است، مثل هنر که شان آن فراتر از اخلاقیات است. وقتی ما داریم از باور حرف می زنیم داریم آن را از زمان، مکان، جغرافیا و غیره جدا می کنیم و به یک امر محض تبدیل می کنیم.
عقیقی با پرداختن به داستان فیلم «هفتمین قاره» اثر میشائیل هانکه تصریح کرد: باور فیلم ساز در این فیلم متناسب با صحنه آخر که نقدی به رسانه است، باوری اگزیستانسیالیستی است. باور فیلم ساز به مسئله ای که دارد آن گونه است که برای او مکانیزم فرمی به وجود می آورد. او این باور خود در نقد رسانه را بدل به ساختار می کند و شکل سینماتوگرافیک تازه ای به دست می دهد. اگر شیوه فیلم سازی کسی متفاوت است از باور متفاوت او می آید.
او با پرداختن به دو فیلم «فلینی» و «آنتونیونی» که در آن داستان به نوعی از ابهام می پرداخت و ابهام در فرم آن نمایان بود، متذکر شد: ابهام یکی از مهم ترین ویژگی های سینمای مدرن است. آنتونیونی در فیلم خود باور را متزلزل نمی کند، باور را مانند بسیاری از سینماگران مدرن به شکل پرسش در اختیار مخاطب قرار می دهد. او به ابهام و گمگشتی باور دارد و سینمای او پیرامون این موضوع شکل می گیرد.
عقیقی در ادامه گفت: ما اگر به ابهام یا قطعیت باور داریم همان را نشان دهیم. امروز در بسیاری از فیلم ها تیتراژ بالا می آید و مخاطب از خود سوال می پرسد چرا؟ این به دلیل آن است که کارگردان به ابهام باور نداشته و فقط خواسته آن را در فیلمش بگنجاند. این اتفاق ابهام پرسش برانگیز را به یک پایان معلق بدل می کند.
عقیقی در پاسخ به این سوال که آیا فیلم ساز می تواند برای متقاعد کردن مردم دروغ بگوید؟ به فیلمی از آیزینشتاین کارگردان روس اشاره کرد و گفت: آیزیشتانین در فیلم اش می گوید اگر انقلاب کنید خوشبخت می شوید. او گفت در این سینما ما با باور آیزیشتاین مواجه هستیم بی آن که به این فکر کنیم باور او چقدر معقول و منطقی است. باور او فرم کار را نیز به او داده است.
عقیقی در ادامه نشست به دو واژه انگلیسی Belivability و Reliability اشاره کرد و گفت: ما در فرهنگ لغت فارسی این دو واژه را از هم متمایز نمی کنیم در حالی که این دو کاملا با هم متفاوت هستند. در لغت اول ما امری را فرض شده دانسته ایم و باوری را به دست آورده ایم. اما در دومی باوری به دست می اوریم که در آن خودآگاهی وجود ندارد. فهم این مسئله منجر می شود که ما تشخیص دهیم چه مسائلی در سینما فرمولیزه شده و چه مسائلی نه.
او در پاسخ به این سوال که چرا مسئله باور را قبل از رئالیسم مطرح کرده اید؟ گفت: اگر ما واقعیت را امر نمایشی درون متنی در نظر بگیریم، واقعیت را به عنوان ساختار منطقی آن فیلم می پذیریم. مثلا در فلیم «کینگ کونگ» یک واقعیت مبتنی بر امر دراماتیک درون متنی وجود دارد. باید به این باور برسیم که امور منطقی اموری درون محورند.
سی و پنجمین جشنواره بین‌المللی فیلم کوتاه تهران به منظور شناسایی و معرفی برترین آثار کوتاه در سطح ملی و بین‌المللی و همچنین ایجاد رقابت سازنده بین فیلم‌سازان تا ۲٢ آبان ۹۷ در حال برگزاری است.
اخبار این رویداد بین‌المللی در سایت‌ جشنواره به نشانیwww.tisff.ir و همچنین وب‌سایت انجمن سینمای جوانان به نشانی www.iycs.ir قابل دسترسی است.

فیلم‌ساز لرستانی جایزه‌اش را به ...
کتاب «مجموعه فیلم‌نامه کوتاه» ، ...
«پیام خصوصی» در جشنواره کونکوردی...
از فیلم‌سازی با پول تو جیبی تا آ...
«سوره» میزبان نشست‌های تخصصی «فی...
«کالبو» در کرمان آماده نمایش شد

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *