چهارده تا هفده اسفندماه امسال، شصت و دومین دوره جشنواره منطقهای انجمن سینمای جوان تحت عنوان «شبدیز» در کرمانشاه برگزار خواهد شد. این دومین دورهای است که این جشنواره منطقهای در کرمانشاه برگزار میشود. داوران در سه بخش اصلیِ فیلم، فیلمنامه و عکس به بررسی آثار رسیده به دبیرخانه جشنواره خواهند پرداخت.
اشکان چاوشی فیلمساز و مدرس فیلمنامهنویسی انجمن سینمای جوان کرمانشاه به بهانه برگزاری این جشنواره، با کامران رضایی فیلمساز، مدیر دفتر انجمن کرمانشاه و دبیر اجرایی جشنواره و کیوان شمشیربیگی فیلمساز، مدرس و کارشناس آموزشی انجمن سینمای جوان کرمانشاه گفتوگو کرده است و با این دو به بررسی چشماندازها، موانع، مطالبات و ناگفتههای برگزاری این دوره و دوره پیشین جشنواره پرداخته است.
- زمانی تا برگزاری دومین دوره جشنواره فیلم کوتاه شبدیز نمانده است. مهمترین مطالبه انجمن سینمای جوان کرمانشاه از ادارات، ارگانها و نهادهای شهر در خصوص برگزاری جشنواره چه هست؟
رضایی: بر اساس تفاهمنامهای که وجود دارد، اسکان و پذیرایی به عهده استان است و جوایز جشنواره به عهده انجمن سینمای جوان. قاعدتاً هر چقدر وضعیت اسکان و پذیرایی مهمانها آبرومندانهتر باشد وجهه حمایتهای استانی و در نهایت وجهه جشنواره هم بالاتر میرود. یک مسئله مهم هم هست که شاید در تفاهمنامه به شکل صریح نیامده باشد؛ اما مستتر در مفهوم جشنواره است و آن هم آماده کردن فضای شهری جهت برگزاری است. باید هم شهروندها و هم مهمانها، متوجه فضا و اتمسفر یک رویداد هنری و فرهنگی در شهر بشوند. صحبتِ آن وجه تزئینی تبلیغات نیست، صحبت از دعوت است؛ آشنایی با عرصه فیلمسازی میتواند محلی برای بروز و شکوفایی کسانی باشد که جستجوگر تعریفی برای زندگی هستند. از این منظر، تبلیغات شهری در دوره اول برگزاری جشنواره، بزرگترین ضعفاش محسوب میشد؛ در صورتی که خود جشنواره یکی از بهترین جشنوارههای منطقهای برگزار شده در کشور بود.
- به صورت خاص کدام نهاد یا ارگان متولی این فضاسازی برای جشنواره است؟
رضایی: یک قسمت مهماش بر عهده شهرداری است؛ اما واقعیت این است که این مسئله حمایت همهجانبه دستگاههای فرهنگی استان را میطلبد. جشنواره یک رویداد متعلق به انجمن یا ارشاد نیست؛ یک اتفاق خجسته برای استان است. کم نیستند ادارات و دستگاههایی که عنوان فرهنگی را با خودشان یدک میکشند که باید به این اتفاق فرهنگی هم ورود کنند. جشنواره متعلق به فضای فرهنگی این شهر و استان است. همه هم باید خودشان را در آن سهیم بدانند.
- متولی برگزاری جشنواره چه ارگان یا نهادی است؟ شهرداری چقدر وظیفه و چقدر مشارکت در اجرای جشنواره را دارد یا باید داشته باشد؟
شمشیربیگی: در تمام دنیا این وظیفه شهرداری است که برگزارکننده یک رویدادی باشد که کل شهر با آن درگیر میشوند؛ اما در ایران اینطور نیست. متولی برگزاری جشنواره، اداره کل فرهنگ و ارشاد اسلامی است که البته به تنهایی هم از عهده این کار برنمیآید. بخش خصوصی هم البته در کار نیست. در بیشتر ادارهها یک بخش فرهنگی هست که این سیستم کارمندی به نظر میرسد دغدغه و درک دقیقی از ماجراهای فرهنگی اطراف ندارد؛ شهروند هم که به دلیل ناآگاهی به حقوق فرهنگیاش، اصلاً بلوغ مطالبهگری ندارد؛ این میشود که در این شهر، در دل یک مکان بسیار کوچک به نام انجمن سینمای جوان و با همت تعدادی فیلمساز فرهیخته، این مطالبهگری شروع، به تهران و ارشاد منعکس، و بعد با کمکهای بسیار بسیار ناچیز دستگاهها اولین دوره جشنواره فیلم با آزمونوخطا برگزار میشود. دستگاههایی که نه به قدر وسعشان که به اندازه درکشان از مفهوم یک جشنواره فیلم حاضر به حمایت و مشارکت شدند. امسال و در آستانه برگزاری دومین دوره جشنواره، این امیدواری هست که میزان شناخت و درک این دستگاهها از تعریف جشنواره تغییر کرده باشد و فضای تعامل و گفتوگو بین سینماگران و مسئولان هم بهبود پیدا کند. وقتی در شهری مثل اصفهان یک جشنواره برگزار میشود، تمامی ادارات و دستگاهها به آن به عنوان یک پکیج فرهنگی نگاه میکنند و برای سهیم شدن در جشنواره، با هم رقابت میکنند. در کرمانشاه قضیه کاملاً وارونه است.
- انجمن سینمای جوان از تعدادی فیلمساز تشکیل شده که علیالقاعده ارتباطی با مناسبات اداری و ضوابط آن ندارند و قرار هم نیست که داشته باشند. آیا قاعده همین است که ما میبینیم؟ یعنی خود سینماگرها و مشخصاً شخص شما به عنوان مدیر دفتر انجمن کرمانشاه برای آماده کردن و راهاندازی و اجرای جشنواره یکتنه به مصاف ادارات و دستگاهها و حمایتکنندهها بروید؟ آیا سازوکاری در این مسیر وجود ندارد که بعد از عزم جمعی برای برگزاری جشنواره، کسی یا کارگروهی مسئولیت را به عهده بگیرد و فیلمسازها در کنار و به صورت موازی همکاری کنند؟
رضایی: ببینید، اینجا هم وارونگی اتفاق افتاده است. همهجا روال این است که مؤسسات و دستگاههایی که مرکز ثروت، قدرت و تصمیمگیری هستند به سراغ متخصصین مربوط به حوزه فعالیتشان بروند و از آنها برای تحقق اهداف و اجرای برنامههاشان کمک بگیرند. در خصوص برگزاری جشنواره فیلم در کرمانشاه هم، حوزه هنری، ارشاد و شهرداری همانطور که در شرح وظیفهشان آمده، باید از NGOها و انجمنها حمایت کنند. فکر میکنید وضع چطور است؟ فضا طوری طراحی شده که با یک نگاه کاملاً از بالا به شما القاء میشود که باید تلاش کنید، بجنگید و نامهنگاری کنید تا مبلغی به شکل اعانه برای انجام کار فرهنگی به شما تعلق بگیرد. درحالیکه ماجرا کاملاً برعکس است. شهرداری، حوزه یا ارشاد باید به سراغ اهالی فرهنگ و هنر بیایند، خواهش و حمایت کنند که آثار مطلوب توسط متخصصین تولید بشود که وجهه فرهنگی خودشان و استان بالا برود. دردناک است واقعاً که شما پشت در اتاق مدیران تعدادی از اهالی موسفید کرده هنر این شهر را میبینید که برای تولید یک اثر فرهنگی منتظر شرفیابی هستند. فکر میکنید در اصفهان هم وضع به همین شکلی هست که در کرمانشاه وجود دارد؟ واقعاً نه.
سالی که در اختتامیه جشنواره فیلم کوتاه حسنات اصفهان بودم شاهد این تفاوت بودم. تمامی مدیران و معاونین طراز اول اصفهان در جشنواره بودند. استاندار و شهردار جداگانه پشت تریبون رفتند و اعلام خوشحالی و حمایت کردند. شهردار اصفهان اعلام کرد که چیزی بیشتر از چهارهزار پروژه عمرانی در اصفهان در حال اجراست که برای ما اهمیتی کمتر از برگزاری دو جشنواره فیلمی دارد که برگزار میکنیم.
رضایی: این ماجرا از اول در کرمانشاه بد تعریف شده است. متاسفانه بعضی از هنرمندان هم، این قاعده را پذیرفتند که در ازای مختصر مجیزی، وجهی دریافت و با آن کار تولید کنند. اگر یکی از کارکردهای هنر و فرهنگ بالا بردن عیار انسانی است، چطور ممکن است این سازوکار غلط و وارونه، خروجی درستی داشته باشد؟
- وضع حمایتکننده خصوصی در حوزه فیلمسازی به چه شکل است؟
رضایی: در تهران کم نیستند کسانی که اشباع مالی هستند و دنبال دغدغههای دلی و هنری و اجتماعی افتادهاند. دنبال چیزی برای تلطیف روح میگردند، برای معنی دادن به زندگی. میآیند و کنار اهالی فرهنگ و هنر قرار میگیرند. میروند سراغ دغدغههای اجتماعی؛ کودکان کار و خیریهها و… اینجا اصلاً خبری نیست. ظاهراً خود همین مسئله هم فرهنگی است. سراغ نداریم از مرفه این شهر که مایل باشند از مکنتی که دارند، در حوزه هنر مایهای بگذارند. شکر خدا صاحبان ثروت هم کم نیستند؛ اما چندان دغدغه فرهنگی ندارند. به صورت خاص برای برگزاری جشنواره هم همین است. سیکل حمایت از یک رویداد هنری و فرهنگی معیوب است. چهرهها چه در کسوت حقوقی چه در کسوت حقیقی فارغ از میل هستند. بخش خصوصی هم در کل درکی از ماجرا و اهمیتاش ندارد که پیشقدم شود.
شمشیربیگی: من فکر میکنم ما مشکل ساختار هم در این زمینه داریم که اتفاقاً خیلی هم مهم است. یک نگاه به جشنوارههای ما بیندازید. انگار فقط قرار است یک چیزی به اسم یک رویداد مثلاً فرهنگی وجود داشته باشد که یا وجه تزیینی آن اهمیت دارد یا تمرکز کردن روی مضمونهای فرمایشی. اینها نهایتِ سعی آن جشنواره است. مهمتر از جشنواره فیلم فجر داریم؟ انگار رسالتاش تنها همین است که سر یک تقویم به خصوص برگزار بشود و همین. رفع تکلیفی هستند. در کشور ما به جشنوارهها به عنوان یک رویداد که قرار است بر چرخههای اقتصادی، فرهنگی و اجتماعی هم تأثیر بگذارد، نگاه نمیشود. اتفاقاً من میخواهم بگویم که همان متمولین بخش خصوصی در کنار آن فرحناکی روحی که در کنار ماجراهای هنری و فرهنگی نصیبشان میشود، از عایدات مالی فراوانی هم بهره میبرند. هر جشنواره تا سال بعد که دوباره برگزار میشود یک سری مشاغل ثابت در کنار خودش به وجود میآورد. در حین برگزاری به میزان قابلتوجهی گردشگر و علاقهمند در آن حوزه، به خودش جذب میکند. چرخه اقتصادی برای صاحبان مشاغل و هتلها و رستورانها و … به وجود میآورد. همه اینها در صورتی است که ساختار مناسب برای این جشنوارهها تعریف و طراحی بشود. این یک نیاز دستگاهی نیست، یک نیاز فرهنگی است. شهرهایی که دارای بیان فرهنگی هستند به این رویدادها نیاز دارند. شهری که تاریخ دارد، چهره و هنرمند دارد باید از این سرمایههایش در اقتصاد خودش هم کمک بگیرد. شهرهایی هستند که صاحب هیچکدام از اینها نیستند و با راهاندازی فستیوالهای مختلف و پر سر و صدا، شروع به آفرینشاش میکنند. سراغ طراحی ساختارهای سیاسی و اقتصادی برای راهاندازی یک فستیوال میروند، روی معتبرترین آنتنهای دنیا معرفیاش میکنند و بیشتر از یک چاه نفت از آن، درآمد کسب میکنند. بعضی از کشورهای عربی درخواست میکنند که از ما به عنوان لوکیشن در سینما استفاده کنید که دیده بشویم. چون ماجرا بازخوردهای اقتصادی در پی دارد و سینما در این حوزه بسیار قدرتمند است.
- نقش و اهمیت انواع رسانه در شناخت و دیده شدن جشنواره شبدیز چقدر است و واقعاً چقدرش محقق شده؟
شمشیربیگی: هرچند که قدرت رسانه امروز دیگر متمرکز در نهادهای دولتی و سیاسی نیست و میشود گفت رسانهها تا حدود زیادی شخصی شدهاند؛ اما نمیشود از اهمیت رسانههای رسمی در خصوص شناخت این رویداد هم غافل بود. جشنواره یک اتفاق تکرار شونده است که تا سال بعد همچنان باید در اخبار و برنامههای تلویزیون، رادیو و رسانههای مکتوب و مجازی، زنده و پراهمیت بماند. مردم این شهر باید بدانند که جشنواره شبدیز شاید مهمترین و اصلیترین اتفاق هنری-فرهنگی شهر کرمانشاه در دو دهه گذشته است. یک جشنواره که ما از لحاظ زمانی حدود یک هفته مشغولاش هستیم؛ اما از لحاظ اجرایی یک سال زمان میبرد. خواست برگزاری جشنواره بر اساس سرمایهگذاری درونی یک تعداد آدم متخصص و متعهد در دل انجمن اتفاق افتاده نه سرمایهگذاری هیچ نهاد اجتماعی و سیاسی و فرهنگی دیگری. خب اگر حمایتهای درست بعد از این از طرف دستگاهها و رسانهها صورت بگیرد شکل گرفتن یک جشنواره معتبر بینالمللی هیچ دور از انتظار نیست. جشنوارهای که منجر به یک اتفاق اقتصادی و اعتباری خاص در کرمانشاه بشود.
- فیلم کوتاه کرمانشاه چهرههای شاخصی داشته و دارد که بعضاً به حوزه فیلم بلند هم ورود کردند و البته بیشتر آنها هم در کرمانشاه مقیم نیستند. ارتباط جشنواره شبدیز با فیلمسازهای مطرح کرمانشاهی طوری هست که آنها هم احساس تعلق به این جشنواره کرمانشاهی داشته باشند؟
رضایی: بله البته. تاریخ جشنواره دوره پیش، حدود سه ماه قبل از برگزاریاش قطعی شد و این زمان کمی است برای هماهنگی با این چهرهها که برنامه کاری فشرده دارند یا بیرون از ایران هستند. با این حال در دوره پیشِ جشنواره، مراسمی برای بزرگداشت آقای آرش رصافی برگزار شد. از آقایان تورج اصلانی و لقمان خالدی دعوت شد و آقای شهرام مکری هم، داور بخش فیلم بودند. این دوره هم انشاءالله در صدد هستیم که جشنواره از حضور اهالی فیلم کوتاه کرمانشاه چه در جایگاه داوری و چه در برگزاری کارگاهها بیبهره نماند. غیر از سینماگران کرمانشاهی، در این دورهی جشنواره دعوتنامههایی برای هنرمندان و اصحاب رسانه کرمانشاه هم تدارک دیده شده و خیلی امیدواریم که جشنواره شبدیز تبدیل به محفلی بشود برای همنفس شدن اهالی هنر و قلم این شهر.
- جشنواره فیلم صرفاً یک رویداد درون هنری نیست که فقط فیلمسازها در آن حضور داشته باشند. جشنواره در کنار وَجه هنری که دارد یک وجه سرگرمی هم برای مخاطبهای عاماش دارد. چه تمهیداتی در این دوره جشنواره در نظر گرفته شده که مخاطب عام فیلم کوتاه به بهانه سرگرم شدن و لذت بردن به فحوای هنری جشنواره هم دست پیدا کند؟
شمشیربیگی: با یک جستجوی ساده لیست بلند بالایی از جشنوارههای فیلم کوتاه داخلی و خارجی به دست میآورید که نشانگر این است که یک جشنواره برای انتخاب شدن در این ازدحام، نیاز به جذاب بودن دارد. چه چیزهایی باعث جذابیت یک جشنواره و پایکار آوردنِ مردم میشود؟ یکی از مهمترین فاکتورهاش تبلیغات جذاب و مؤثر محیطی است. حضور افراد سرشناس و سلبریتیها جمعیت هواخواهشان را به سمت جشنواره میآورد. حضور بازارچههای فرهنگی و تخفیف در عرضه و معرفی محصولات هنری و فرهنگی و صنایعدستی در جنب جشنواره عامل جذابیت است. کیفیت آثار پخش شده در جشنواره هم به میزان زیادی وجه سرگرمی و لذت از جشنواره بالا میبرد. در جشنوارههای خوبِ دنیا شما بلیتفروشی دارید. یعنی مشارکت مردم به میزانی هست که باید مدیریت بشود نه اینکه دنبال مخاطب برای صندلیهای خالی بگردید. یک نکته مهم هم هست که نباید دور از نظر بماند و آن هم این است که مقوله فیلم کوتاه و فرمت و شکل محظوظ شدن از آن، متفاوت از فیلم بلند و سینمایی است که مخاطب عام میشناسد. مخاطبهای جشنواره باید آشنایی مختصری با اینگونه از فیلم داشته باشند تا وجه دیگری از لذت فیلم دیدن هم تجربه کنند.
- فضای مجازی فرصتی فراهم کرده برای دست به دست کردن و دیدن فیلمهای کوتاه که اگر مثبت نگاه کنیم این فرصتی است برای تغییر ذائقه مخاطبهای عام. یعنی نسبت به قبل مجال مواجهه بیشتری با فیلم کوتاه مهیا شده؛ این به کنار. خود انجمن سینمای جوان به عنوان متولی فیلم کوتاه سعی کرد با برگزاری جلسات منظم پخش و نقد فیلم کوتاه به بالا رفتن تعداد علاقهمندان به اینگونه از سینما کمک کند. انجمن در این امر چقدر موفق بود؟ در فاصله برگزاری این دو دوره از جشنواره چقدر مخاطب فیلم کوتاه به وجود آمد که منتظر یک رویداد مهم برای تماشا و داوری فیلم کوتاه باشد؟
رضایی: خب البته هیچ تماشاگر حرفهای فیلمی، تماشای روی پرده یک فیلم را با تماشا از روی صفحه مانیتور عوض نمیکند. تماشای دستهجمعی فیلم، در تاریکی و تمرکز، تجربه بینظیری است که مطلقاً در تماشای انفرادی فیلم محقق نمیشود. از طرفی خیلی از فیلمهایی که در جشنواره هستند یا برای اولین بار است که دیده میشوند یا امکان دسترسی به آنها خارج از جشنواره مقدور نیست. پس خیلی از اهالی فیلم کوتاه از طریق فضای مجازی دسترسی به این فیلمها ندارند. در جوامع توسعهیافته، شبکههای تلویزیونی و سالنهای سینمایی مختص پخش فیلم کوتاه وجود دارد. ما اینچنین توقعی نداریم البته. قصد ما راهاندازی یک پاتوق فیلم بود که مردمی که قرار است جشنواره فیلم کوتاه در شهرشان داشته باشند با فیلم کوتاه آشنا بشوند. دریغ از یک سالن استاندارد با پرده استاندارد و پروجکشن مناسب. ما با کمی عقبنشینی سراغ سالنهای آمفیتئاتر ادارههای مختلف رفتیم. اتفاق غمانگیزی است که انجمن سینمای جوان، سالن نمایش ندارد، بعد مثلاً سالن نمایش اختصاص داده شده به یک کتابخانه! یعنی توزیع غیرعادلانه و غیرعاقلانه منابع و امکانات هم گریبانگیر فیلم کوتاه شده. چند سالنی که در شهر هست به حال خودشان رها شدند، به حدی که کسی حاضر نشده که در ازای پرداخت ماهیانه مبلغی، از این سالنها نگهداری کند؛ پرده نمایش خراب، صندلی خراب، پروجکشن خراب. ببینید ماجرا چقدر تأسفبرانگیز است که بعضی از ادارات به بهانه واگذاری به بخش خصوصی برای هر جلسه پخش فیلم، پانصد هزار تومان طلب میکنند! شما فکر کنید تنها گروه فرهنگی مربوط به فیلم کوتاه در استان برای استفاده از امکانات فرهنگی استان هزینههایی به این میزان نامعقول پرداخت کند. در تمام دنیا که بخش خصوصی وارد تمامی حوزههای مدیریتی و اجرایی شده اتفاقاً امورات فرهنگی همچنان تحت حمایت و قیمومیت دولتها هستند. باعث سرشکستگی است برای متولیان ماجرا که «شهر کتاب» کرمانشاه تنها مجموعهای بوده که با سخاوت تمام از راه دوستی و دغدغه فرهنگی بارها به انجمن پیشنهاد برپایی جلسات پخش و نقد فیلم کوتاه داده است. یک کتابفروشی با محدودیت در مکان و سیستم پخش و رفتوآمدهای مدام مشتری. تمام اینها یعنی خواست و اقدام انجمن برای برپایی جلسات پخش و نقد فیلم به قصد آشنایی شهروندان با فیلم کوتاه با عدم همکاری و بیاعتنایی مطلق ادارهها و دستگاههای مربوطه عملاً محقق نشد.
- تعامل صداوسیمای کرمانشاه با انجمن سینمای جوان در خصوص معرفی و حمایت از مهمترین رویداد سینمایی در استان چقدر بوده؟ صدا و سیما به عنوان یک رسانه تصویری با تعداد قابلتوجهی مخاطب عام چه میزان عزم همکاری با پوشش خبرهای جشنواره در حیطه وظایف معمول یا ویژهاش داشته؟
شمشیربیگی: واقعیتاش این است که تنها کار یک رسانه تصویری مثل تلویزیون، خبررسانی نیست. با حضور رسانههای جدیدی که در اختیار تک تک مردم قرار دارد، دیگر این نقش تلویزیون کم رنگ شده. مخصوصاً تلویزیونهای محلی که مهمترین کارشان برجسته کردن و معرفی ویژگیهای فرهنگی منطقهایی که در آن قرار دارند. سوال این است که تلویزیون محلی کرمانشاه شناخت دقیق و درستی از فرهنگ و ویژگیهای فرهنگی کرمانشاه دارد؟ فرم ارائه برنامههای تلویزیون کرمانشاه کاملاً الگویی تهرانی دارد. در قیاس، تلویزیون سنندج به مراتب به الگوی فرهنگی خودش نزدیکتر است؛ همینطور تلویزیون ایلام و خرمآباد. شبکه زاگرس یک شبکه استانی و بومی است که باید بر اساس مختصات فرهنگی همین منطقه تولید و ارائه محتوا داشته باشد. ببینید این جشنواره اگر در سنندج برگزار بشود، تلویزیون سنندج سهم قابلتوجهی در تولیداتاش خواهد داشت. بیایید ببینیم سهم تلویزیون کرمانشاه در تولید اثر و حضور در دوره اول جشنواره شبدیز چه بوده؟ و در این دوره چقدر؟ همینجا محل مناسبی است برای محک زدن اینکه برگزاری یک رویداد مهم سینمایی چقدر برای صداوسیما اهمیت داشته تا تازه برسیم به اینکه این صداوسیما چه وظایفی در قبال این رویداد دارد. واقعیت این است که اگر موضوع برای صداوسیمای محلی در درجه اهمیت قرار داشته باشد باید از همین الان گفتوگوهای تخصصی و برنامههای ویژه در مورد جشنواره استارت بخورد که تا فاصله یک ماه مانده به جشنواره خبرهای مربوط به شبدیز به شبکه سراسری برسد. تلویزیون از همین الان باید نشستهای مرتبط با جشنواره برگزار کند. هر هفته یک جلسه؛ اصحاب رسانه هم دعوت باشند، مسئولین دعوت بشوند، بعد برسد به هنرمندها و بروند سراغ مردم و ببینند از شبدیز خبر دارند؟ برنامه داشته باشند برای پخش آثار برگزیده دوره اول جشنواره. بروند سراغ هنرمندهای استانی که دوره پیش در جشنواره موفق بودند. دعوت کنند از هنرمندهای شهرهای دیگر که اثر موفق داشتند. یک روزشمار جشنواره داشته باشد. واقعاً این شبکه چقدر برنامه تولید کرده که جایی برای جشنواره در آن نیست؟ برای یک شبکه بومی گزارش باید محدود باشد. باید عیار برایاش برنامههای تولیدی باشد. نگاه زیباشناسی در برنامههای شبکه زاگرس دچار فقر است. تلویزیون محلی مراودهای با فیلمسازان و نویسندگان دانشآموخته انجمن ندارد. کار یک شبکه محلی این است که دست به دامان هنرمندان این عرصه بشود؛ نه به خاطر حمایت از آنها، بلکه به خاطر غنای خودش. میبینیم که این موضوع هم شامل همان وارونگی مورد بحث شده است. صداوسیما باید در باکس خودش رقمی برای ساخت و پخش سری فیلمهای داستانی و مستند کوتاه بگذارد. صداوسیمای محلی باید یک بازنگری در نگاه خودش داشته باشد. شما به زندگی هنری اصغر فرهادی به عنوان یک فیلمساز جهانی نگاه کنید؛ از شهرستانهای اصفهان میآید به مرکز اصفهان راه پیدا میکند، به مرکز تهران میرود و میشود اصغر فرهادی. مدیر اصفهانی درک کرده که این آدم خلاقیت دارد، برایاش مسیر فراهم کرده است. شما خلاقیت را از کارمند صداوسیما نمیتوانید سراغ داشته باشید. سیستمِ کارمندی کُشنده خلاقیت است. فیلمساز از صداوسیما توقع دستمزد ندارد، متوقع هست که شرایط ساخت فیلماش فراهم بشود. ما در انجمن، فیلمبردار در حد و اندازههای ملی داریم. نویسنده در اندازههای بینالمللی داریم. چقدر تلویزیون کرمانشاه از حضور آنها بهره برده؟ هیچ. در خصوص جشنواره هم، صداوسیما بهتر از هر کسی مطلع است که چه وظیفهای دارد و نباید سر زیر برف ببرد. اینکه یک برنامه منظم هفتگی با عنوان شبدیز تا زمان برگزاری جشنواره پخش بشود کمترین وظیفه صداوسیماست. ساخت و پخش یک برنامه مخصوص جشنواره شبدیز نه اشاراتی لابهلای برنامههای گُم و کم مخاطب شبکه. یک برنامه که ساختاش هم به عهده خود بچههای سینمایی باشد.
رضایی: واقعاً از صداوسیمای کرمانشاه در این خصوص گلهمند هستیم. در دوره پیش، صداوسیما طی چهار روز در کمترافیکترین ساعتهای جشنواره بین ساعت دوازده تا دو ظهر برای تهیه گزارش به جشنواره آمدند. درحالیکه کمترین توقع این بود که در مهمترین رویداد هنری بیست ساله این استان، شبکه استانی حداقل با یک دوربین در فضای جشنواره مستقر باشد و در آخر هم یک تدوین از راشهای گرفتهاش داشته باشد که ضمن یک برنامه تلویزیونی پخش بشود. حتی همین هم دریغ شده بود. تأسفبار است واقعاً. معضل سیستمی است وگرنه فیلمبردار و کارگردانی که به جشنواره آمده بودند از دوستان خود بنده بودند. حرف از سیستم کارمندی و حدود اختیاراتاش زدیم. به دوستان گفته بودند که در ساعت نهار و استراحت بیایند جشنواره و البته کسی در سالنها نبود، در آن ساعتها میرفتند از بالا یک تصویر میگرفتند و بعد از ظهرش پخش میکردند. کجای آن جمعیت حاضر و شور و شوقشان در جشنواره در آن گزارشها منعکس شده بود؟ واقعاً این چه گزارش تهیه کردنی است؟ این بیشتر شبیه ضدتبلیغ است برای یک جشنواره. فقط صد نفر در آن فضا کار اجرایی انجام میداد، حدود دویست نفر مهمان داشتیم. کجای اینها در گزارشها دیده میشد؟ ما مطلقاً انتظار نداریم در این دوره جشنواره برخورد به این شکل باشد. صداوسیما باید یک ویژهبرنامه در رابطه با جشنواره داشته باشد. افراد زیادی در سطح رسانهها و مدیران استانی و هنرمندان درگیر این جشنواره هستند و قطعاً بضاعت این وجود دارد که روزی حداقل نیم ساعت طی یک برنامه مخصوص به آن پرداخته شود. این حق شهروندی و حقوقی یکی از پرافتخارترین تشکلهای مردم نهادِ این استان است. داشتن یک ویژهبرنامه تا روز برگزاری جشنواره، کفِ خواسته ما از صداوسیماست.
- شبدیز یک جشنواره منطقهای بود که قرار بود بعد از بیست و چند سال در کرمانشاه برگزار بشود. همه نگران بودیم که اجرا و بازخورد برگزاری اولین دورهاش منجر به تداوماش میشود یا باز تا سالهایی دور، گذر جشنوارهای به کرمانشاه نمیافتد. با تمام موانع و عدم همکاریها، با خوشغیرتی تک تک اعضای بی توقع انجمن، چنان جشنواره آبرومندانهای برگزار شد که پیشنهاد ایجاد دبیرخانه دائمی برای جشنواره شبدیز داده شد. حالا در آستانه برگزاری دومین دوره جشنواره ماحصل مذاکرات و چانهزنیها به سمت ملی شدن جشنواره رفته. ظاهراً حتی قرار شده در این دوره یک بخش جانبی بینالمللی داشته باشیم. منحنی رشد مطالبات در قالب برگزاری یک جشنواره فیلم کوتاه شیب فوقالعادهای داشته که واقعاً جای تبریک دارد. ماحصل مذاکرات با تهران برای این دوره شبدیز چه بوده؟
رضایی: ما هر چند که نگاهی آرمانی به این آرزومندی داشتیم؛ اما با توجه به شناختی که از میزان حمایتها و ناآشنایی با تعریف یک جشنواره سینمایی بود، یک سیکل منطقی برای جشنواره طراحی کردیم. خواسته اول این بود که یک جشنواره منطقهای برگزار بشود که طی آن، اکیپسازیها اتفاق بیفتد، تقسیمبندیها و شرح وظایف تعریف بشود. سره از ناسره مشخص بشود و توانمندیها و ضعفها معلوم شود. به همت دوستان و بچههای انجمن، فاز اول این طراحی خوشبختانه بسیار خروجی خوبی داشت. تا جایی که به زعم تهران، شبدیز یکی از بهترین جشنوارههای منطقهای سینمای جوان بوده است. چنانچه در دوره دوم هم کیفیت جشنواره مطلوب باشد طبق قرارهایی که با تهران داشتیم، در دوره بعد شبدیز به یک جشنواره ملی تبدیل میشود. با توجه به انگیزه و پتانسیلی که در انجمن کرمانشاه هست به این نتیجه رسیدیم که یک دورخیز هم برای جشنواره بینالمللی داشته باشیم. بالاخره موقعیت جغرافیایی کرمانشاه طوری هست که این امکان وجود دارد که با دو کشورعراق و ترکیه که صاحب فستیوال فیلم کوتاه هستند مراودات هنری و فرهنگی داشته باشیم. این دوره دو مهمان خارجی از ترکیه و اقلیم کردستان عراق داریم. این آقایان، رییس جشنوارههای فیلم کوتاه در سلیمانیه و ازمیر هستند و قرار شده که باکسی از فیلمهای برگزیده جشنوارههایشان هم برای اکران به شبدیز بیاورند. این هم در واقع یک محکی هست که ببینیم چقدر امکان حضور مهمان خارجی و پخش فیلمهای خارجی در کنار فیلمهای کوتاه ایرانی مهیاست. این بذر در دوره دوم جشنواره به این امید کاشته میشود که در دوره سوم یا چهارم شاهد برگزاری یک جشنواره بینالمللی در کرمانشاه باشیم. غیر از این، یک اتفاق خوب در جشنواره فیلم کوتاه تهران افتاد و آن برگزاری پیچینگ در جشنواره بود. به این معنی که یک تعداد سرمایهگذار خارجی در قالب کارگاههایی تعدادی از طرحها و ایدههای فیلمسازهای ایرانی را بررسی و انتخاب کردند که تعدادی از آنها با مبالغ قابلتوجهی خریداری شد و بعضی هم قول حمایت تولید گرفتند. در شبدیز هم ما تصمیم گرفتیم که به این مسئله بیتفاوت نباشیم. تهران قول داده که این دوره در جشنواره کارگاههای آموزش پیچینگ داشته باشیم که فیلمسازان حاضر در جشنواره، آموزش ببینند که به چه نحو طرح و ایده خودشان را به سرمایهگذار خارجی ارائه بدهند و از آن دفاع کنند. این مقدمهای هست که انشاءالله در سومین دوره برگزاری جشنواره شبدیز، سرمایهگذاران خارجی دعوت بشوند و نتیجه این آموزشها در پیچینگ شبدیز به شکل عملی مورد استفاده قرار بگیرد.
- با تمام محدودیتهایی که میشناسیم، در کرمانشاه چقدر امکان میزبانی آبرومندانه برای مهمانهای خارجی جشنواره وجود دارد؟ چون بالاخره در فرآیندهای اینچنینی امکان دعوت متقابل از سوی مهمان فرهنگی هست و چنانچه شرایط میزبانی شامل استانداردهای تعریف شدهای نباشد، آن امکان شاید کمرنگ یا منتفی بشود.
رضایی: در خصوص مهمان خارجی مهمترین هزینهها مربوط به رفتوآمد و اسکان است که باید آبرومندانه باشد. تمام سعی خودمان را خواهیم کرد که از این بابت قصوری پیش نیاید.
شمشیربیگی: ما برای منحصربهفرد کردن جشنواره شبدیز یک بخش ویژه اسطوره به جشنواره اضافه کردیم که در این رابطه هم یک مهمان ویژه مدنظر داشتیم. دکتر «استوارت ویتیلا» استاد دانشگاه «سندیهگو» آمریکا که یکی از شناختهشدهترین چهرههای جهان در زمینه ارتباط اسطوره با سینما هستند. با توجه به شرایط پیش آمده باید دید که بخش روابط بینالملل انجمن سینمای جوان قادر به انجام این دعوت هست یا نه. اگر میسر نشد ما چهرههای شناخته شده داخلی هم در این زمینه کم نداریم که از محضرشان مستفیض بشویم. اتفاقاً شهر کرمانشاه در این زمینه مفتخر به داشتن چهره وزینِ جناب استاد میرجلالالدین کزازی هم هست.
- آیا دعوتی از سمت جشنواره شبدیز هست برای حضور چهرههای شناخته شده کرمانشاه که در عرصههای مختلف فعال هستند؟ آیا حضور در جشنواره برای آنها ثمراتی هم دارد؟
رضایی: بله قطعاً. ببینید جشنواره یک امر فرهنگی است که با محصولاتی با رویکردهای متفاوت در آن عرضه میشود. شما میبینید که مثلاً نماینده یونیسف در جشنوارههای فیلم کوتاه حضور پیدا میکند و فیلمهایی که در حوزه خودش مطرح و برجسته میبیند تشویق میکند و جایزه هم میدهد. یا اینکه اداره ورزش و جوانان یک فیلم در حوزه ورزش که از نظرش حاوی نکات برجستهای هست میبیند، تشویق میکند و از آن استفاده میکند. حوزه فیلم کوتاه حوزه تنوع است. وقتی بیشتر از صد فیلم در جشنواره حضور دارند با احتمال فراوان موضوعاتی در حوزههای گوناگون از قبیل میراث فرهنگی، آیینها، جرم، ورزش و… مطرح میشود که محل بررسی و مُداقه است برای ارگانهای ذیربطش. ما همین جا از دستگاههای مختلف دعوت میکنیم که بیایند و آثار رسیده به جشنواره را از نزدیک رصد کنند. فیلمهای داستانی، مستندها و انیمیشنهای زیادی هست که شاید از نقطه نظر آنها مهم باشد و قابل اعتنا. بیایند، ببینند و حتی خارج از نگاه سینمایی از آن آثار تقدیر کنند. در عرصه تولید هم به همین شکل. چنانچه هرکدام از این دستگاهها سفارشی در خصوص مطرح کردن چهرهها و دغدغهها و فعالیتهای موردنظرشان دارند تشریف بیاورند و انجمن به عنوان مرجع مطمئن و کاربلد در این حوزه با آنها همکاری خواهد کرد.
شمشیربیگی: باید معاونت اجتماعی و فرهنگی دستگاهها این دغدغه و مطالبه را داشته باشند که ببینند فیلمساز جوان در حوزه موردنظر آنها چه میگوید؟ چه میخواهد و چقدر توانایی دارد؟ نه اینکه فقط به عنوان مهمان ویژه در افتتاحیه و اختتامیه حضور داشته باشند. باید حتماً بیایند فیلم ببینند. چون فیلمسازها بهترین تحلیلکنندههای اجتماعی حوزههای مختلف هستند. تأثیر و نفوذ یک فیلم به مراتب بیشتر از بروشورها و بیلبوردها و همایشهایی هست که دستگاهها به آنها معتقدند. نباید در مورد فیلمها و فیلمسازها غفلت بشود. فیلمها مرجع مهمی در مورد انسان و جوامع انسانی هستند. اصولاً چرا باید کارشناس فرهنگی یک دستگاه داخل اتاقاش نشسته باشد درحالیکه یک اتفاق فرهنگی بزرگ در شهرش در جریان است؟ باید بیایند و فیلمسازی که بیهیچ حمایتی در حوزه تعریف شده آنها دغدغه دارد بشناسند و البته حمایت کنند. مستندسازی که شخصاً دغدغه میراث فرهنگی مملکتاش را دارد چرا نباید مورد حمایت میراث فرهنگی قرار بگیرد؟ حالا که آن حرف دارد شما چرا ندارید؟ او شروع کرده، شما دلیل ادامه دادناش باشید. چرا نسبت به اهمیت موضوع بیتفاوتیم؟
- اما حرف آخر… موردی هست که مایل به گفتناش باشید؟
رضایی: بیمیلیها و عدمحمایتهای شایسته از جشنواره فیلم کوتاه شبدیز همچنان این نگرانی را برای ما حفظ کرده که آیا دوباره به تنهایی از عهده اجرای آبرومندانه جشنواره برمیآییم یا نه؟ آیا این دوره با تمام ظرفیتهای موجود در استان آخرین دوره برگزاری جشنواره است یا سربلندتر ادامه میدهیم؟ ما تنها با اتکا به همت اعضای انجمن از نقطه صفر گذشتیم؛ اما قدم به قدمِ این مسیر، سنگلاخ و غیرقابلپیشبینی است. صمیمانه آرزو میکنم این رویداد هنری و فرهنگی در کرمانشاه تداوم پیدا کند و همه ما سهمی در توسعه فرهنگی شهر آبا و اجدادیمان داشته باشیم.
شمشیربیگی: جای جایزه بهترین بازیگر نقش اول زن و مرد، بهترین نقشهای مکمل، بهترین طراحی صحنه و بهترین طراحی پوستر در جشنواره شبدیز خالی است. واقعاً حیف است که جشنوارهای با بخش ویژه اسطوره که شامل تمامی آثار غیرمکتوب پیش تاریخی و مکتوب تاریخی میشود و در این تعریف اقتباسهای ادبی بینظیری ذیل عنواناش میآید نقصی داشته باشد. امیدوارم که انجمن سینمای جوان خوش تدبیری کند و این جوایز هم در لیست جوایز دیگرش در بخش فیلم جا بدهد. حضور جناب دکتر کزازی در حوزه ادبیات و اسطوره و دکتر شهبا در حوزه فیلم و اسطوره و پیوند این دو حوزه در جشنواره شبدیز یک اتفاق بسیار خجسته است که امیدوارم ثمراتاش نهایتاً به سینمای کوتاه و بلند ایران برسد.
منتظر بیرون آمدن دستهای همراهی کننده از آستین میمانیم و امیدوارم جشنواره بینظیری پیش رو داشته باشیم.