در آستانه برگزاری پنجاه ونهمین جشنواره منطقهای سینمای جوان کاشان، ستاد خبری این رویداد گفتوگویی با حبیب ایلبیگی قائم مقام بنیاد فارابی، مدیرعامل اسبق سینمای جوان و عضو هیئت مدیره انجمن ترتیب داده که در ادامه میخوانید:
با توجه به اهداف انجمن سینمای جوان در برگزاری جشنوارهها، آیا جشنوارههای منطقهای توانسته به اهداف مورد نظر نزدیک شود؟
به گمان من شاید جشنوارههای منطقهای و آنچه که در سایر شهرها میگذرد، میتواند حتی مهمتر از جشنواره بینالمللی فیلم کوتاه تهران باشد. چرا که تعداد زیاد هنرجویان و سینماگرانی که در شهرهای مختلف هستند، بیش از هر چیز نیاز به دیده شدن در شهرهای خود و سایر استانها دارند. جشنوارههای منطقهای میتواند به آنها اعتماد بهنفس بدهد و با شرکت جستن در جشنواره به نقاط ضعف کارهایشان آگاه شوند و راه درست را برای حرکت خود پیدا کنند. همچنین این گونه اتفاقات منطقهای میتواند آغازی برای ورود پیشکسوتان انجمن در عرصه داوری باشد؛ اگر این جشنوارهها نبودند ما نمیتوانستیم استعدادهای خوب و توانمندمان را در حوزه داوری بشناسیم و هنوز مجبور بودیم از داوران معدود و محدود در سطح کشور استفاده کنیم.
انجمن سینمای جوان عکاسی را بنمایه فیلمسازی میداند و این رشته را آموزش میدهد، با توجه به اینکه عکاسی در گروه هنرهای تجسمی است و فیلمسازی در گروه سینما آیا همچنان بر آموزش عکاسی در انجمن اعتقاد دارید؟ چرا؟
اینکه عکاسی در وزارت ارشاد در حوزه تجسمی قرار میگیرد و در حوزه سینمایی نیست ربطی به آن کاری که باید در حوزه آموزش انجام گیرد، ندارد. همانطور که میدانید حوزه تجسمی وزارت ارشاد تقریباً آن کاری که سینمای جوان در زمینه آموزش عکاسی در سطوح مختلف به هنرجوها انجام میدهد را نمیکند. عکاسی آنها بیشتر در حوزه عکاسی هنری جای میگیرد و بیشتر استفادهکننده آثار هستند و نه آموزشدهنده علاقهمندان به رشته عکاسی. به هر حال یکی از پایههای سینما عکاسی است. دیدن درست، شناخت قاب، نور و رنگ برای فیلمسازی ضروری است. به نظرم باید بحث عکاسی و آموزش آن حتماً در انجمن بماند. بهخصوص الآن که به سبب تکنولوژیهای جدید امکان عکاسی در اختیار همگان قرار دارد شاید بایستی به طور گستردهتری عکاسی درست را به مردم یاد داد تا بتوانند آنچه را که ثبتمیکنند و در فضای مجازی منتشر میکنند، زیباتر و باکیفیتتر باشد.
سال ۱۳۷۲ سیاست برگزاری جشنواره منطقهای شکل گرفت و این جشنوارهها تا کنون با تغییراتی در اجرا برگزار شده است. از نظر شما در این برهه از زمان آیا نیاز به تغییر یا بهروزرسانی اهداف برگزاری را احساس میکنید؟ در چه وجهی از جشنواره؟
به نظر میرسد باید هر چیزی با توجه به شرایط زمان خودش اجرا شود. اگر جشنواره همانطوری که در سال ۱۳۷۲ پیشبینی شده بخواهد برگزار شود، پاسخگوی شرایط حال و مسائل امروز ما نخواهد بود. اما فکر میکنم برای پاسخ به این سوال احتیاج است بررسی بیشتری صورت گیرد. بهنظرم هر جشنواره باید خودش را بر اساس سیاستهای همان دوره هماهنگ کند و نقش و جایگاه خودش را مطابق آن دوره در آموزش، تولید و عرضه پیدا کند. بر اساس آنچه که من در آخرین جشنواره منطقهای و جشنوارههای قبلی دیدم، بهنظر میآید جشنوارهها باید راههای ارتباطی بین مردم و هنرمندان را بهوجود آورند. فکر نکنیم هدف از جشنواره فقط این است که خودمان دور هم جمع شدهایم تا راجع به کارهای خودمان حرف بزنیم و دیگر لازم نیست کاری به دیگران داشته باشیم. با توجه به مردمیتر شدن سینما و علاقه مردم به حضور در چنین برنامههایی در سالهای اخیر، باید تلاش شود تا گستره بینندگان این جشنوارهها نیز ازشرکتکنندگان در بخش مسابقه فراتر روند.
با توجه به تلفیق فرهنگها در استانها و کشورهای همسایه و هممرز آیا تقسیمبندی منطقهای با شکل فعلی معنا دارد؟
فلسفه منطقهای برگزار شدن جشنوارهها این است تا افراد یک منطقه بتوانند با هنرمندان مناطقی که دورتر از خودشان هستند و ممکن است در تضاد اقلیمی، جغرافیایی و حتی فرهنگی با محل زندگیشان باشند، ارتباط گرفته و آشنا شوند. شاید برای استانهای مجاور رفتن به جشنوارهای در استان همسایهشان جالب نباشد اما حتماً مناطق کویری دوست دارند به مناطق سرسبز بروند و بالعکس. البته در مورد ارتباط با دیگر کشورها هم با توجه به بحث اینکه ما بیشتر باید به عرضه آثارمان بهخصوص در کشورهای منطقه بپردازیم، میشود پیشنهاد داد که بخش بینالملل سینمای جوان در هر یک از جشنوارههای منطقهای که برگزار میشود، بهخصوص در نزدیک مرزها فیلمسازان کشورهای آن منطقه را دعوت کنند و حتی آثارشان را در صورت امکان نمایش دهند. این مراودات باعث تعامل بیشتر خواهد شد.
و سخن پایانی؟
جشنوارههای منطقهای شاید تنها فرصتیاست که در اختیار فیلمسازان شهرهای مختلف ما قرار میگیرد تا بتوانند آثار یکدیگر را ببینند یا میتوان گفت ازمعدود رویدادهاییاست که در کشور ما در خارج از تهران برگزار میشوند و فرصت مغتنمی هستند. متأسفانه در کشور ما بیشتر مناسبتها یا در تهران یا در معدود شهرهای دیگر برگزار میشود و بیشتر شهرهای کشور ما از رویدادها سینمایی که میتواند انگیزههای بسیاری را به فیلمسازان و مسئولانشان بدهد، بینصیب هستند. فکر میکنم باید از این فرصت مغتنم به شکل ویژهای بهرهبرداری کرد. شهر کاشان که میزبان این دوره از جشنواره است، انتخاب بسیار خوبیاست چراکه کاشان با توجه به قابلیتهایی که دارد، خیلی کمتر از حقش گرفته است؛ هر خانهای در کاشان میتواند به اندازه یک کشور امکانات زیادی از لحاظ گردشگری فراهم کند. حتماً به لحاظ سینمایی فرمها و زیباییهای معماری کاشان برای هنرمندانی که این چند روز به این شهر میروند، ایدههای زیباییشناسانه جالبی میدهد. امیدوارم به همه در جشنواره منطقهای کاشان خوش بگذرد و از فرصت چند روزهای که در شهر کاشان هستند، استفاده کنند. بناهای زیبا را ببینند و حتماً از شهر زیرزمینی اویی در نوشآباد بازدید کنند. به این فکر کنند که پیشینیان این ساختمانهای زیبا را ساختهاند و اگر ما نمیتوانیم چنین بناهای باشکوهی بسازیم پس باید فیلمهایی بسازیم تا آیندگان از دیدن این فیلمها مثل دیدن این بناهای زیبا لذت ببرند.