به بهانه برگزاری جشنواره فیلم شبدیز
حالا نوبتِ ماست
به قلم:اشکان چاوشی (۱) – عضو انجمن سینمای جوان کرمانشاه
ماجرای برگزاری فستیوالِ فیلم کوتاه در کرمانشاه به نظرم یک قبل و یک بعد دارد. یک قبل و بعدِ قابلِ اعتنا. قبلِ این فستیوال، شبیه یک غواص ِتنهاست که سالها در خودش پیچیده و تابیده و عرق ریخته تا رسیده به اینجا. کم هم مروارید صید نکرده. اهالیِ فیلمِ کرمانشاه اسم و رسمی دارند و البته عمدتاً هم در کرمانشاه نیستند. خُب یعنی چه؟ یعنی اینکه انجمن سینمای جوان کرمانشاه یک دورانِ طلایی داشته و بعد از آن هم در یک زمانِ فترتِ تقریباً طولانی فرو رفته. مرواریدهای آن دورانِ طلایی، امروز مردانِ کاربلدی هستند که هم در شورای سیاستگذاری انجمن سینمای جوانان ایران و هم در بدنه مدیریتی آن صاحبِ تصمیماند. آن دورانِ طولانیِ فترت هم البته چندسالی است که سرآمده و کم نیستند کسانی که اینجا در این آبگیرِ کوچک قصدِ مروارید کردهاند. تعارف ندارد. اگر این همه سال جشنوارهای در این شهر برگزار نشده، بی سببی نبوده و اینکه بعد از این همه سال هم فستیوالی میخواهد پا بگیرد، بی دلیلی نیست. به گمانم به کرمانشاه کشاندنِ این فستیوال، برآیندِ اعتبارِ هنری و نفوذِ تصمیمگیری همان مردانِ طلایی است که امروز آبرویی دارند. این از ادای دینِ آنها به شهرشان و شکر که آن غواص، امروز دیگر تنها نیست. اما بعد. این فستیوال جا و زمانِ نفسگیری است. به زعم من آینده و تداومِ اتفاقهایی از این دست در کرمانشاه، بستگی به وزنِ اجرای همین جشنواره دارد. مَخلصِ کلام، تنها حرفِ آبرویِ انجمن و زحمتِ مردانِ آبرومندش نیست، این جشنواره اگر شایسته نامِ مردانش برگزار نشود، شاید برود که دیگر نیاید. از این شهر، هر کس به قدمی و قلمی اگر از عهده بر میآید، نباید گذاشت این اتفاقِ خجسته، دولتِ مستعجل شود.
(۱)
- فوقلیسانس مدیریت اجرایی، لیسانس مهندسی نرمافزار
- –فارغالتحصیل انجمن سینمای جوانان کرمانشاه
- دارای یک مجموعه شعر به نام«بر قُلّههای هندوکُشِ ابروت» در مرحله ویرایش جهت انتشار
- فعال در حوزه داستاننویسی (چندین داستان کوتاه و یک رمان در حال نگارش)
- فیلمنامهنویس(مقام دوم جشنواره منطقهای انجمن سینمای جوانان- سمنان)