اولین پاتوق اردیبهشتماه فیلم کوتاه تبریز با پخش و نقد فیلم کوتاه «تناوب» ساخته «علی خوشدونی فراهانی» روز شنبه ۷ اردیبهشتماه در سالن سینما تک مجتمع سینمایی تبریز برگزار شد.
به گزارش روابطعمومی انجمن سینمای جوانان ایران، در ابتدای نشست و پیش از پخش فیلم، «رشید قربانی» منتقد جلسه، «تناوب» را نمونه دقیقی از فیلمنامههای کوتاه موقعیتمحور عنوان کرد و نظام روایی فیلم را دارای رویکرد اجرایی اکسپرسیونیستی دانست.
وی افزود: شاید حتی در نظر اول فیم چندان بدیع و غریب جلوه نکند اما عامل موفقیت فیلم استفاده خلاقانه ازکلیشههای رایج در فیلمنامههایی مبتنی بر یک موقعیت غیر روزمره و پایانبندی غافلگیر کننده است. پرداخت تصویری فیلم که منبعث از سبک اکسپرسیونیم است با شکل روایت فیلمنامه به همپوشانی رسیده و یک کل ارگانیک شکل گرفته است.
پس از پخش فیلم و در بخش دوم جلسه قربانی در بسط مباحث قبلی افزود:
فیلم داستان مردی زندانی در سلول انفرادی است که تنها ارتباط او با فضای خارج، پنجره سلولش است؛ پنجرهای که تنها در اوقات بسیار اندکی از روز باز میشود. مرد از پنجره توپ فوتبالی را مشاهده میکند. روز بعد که موعد اعدام مرد است، متوجه میشویم که همزمان با ساعت اعدام، کودکانی پشت دیوار زندان (که درکی از مناسبات آنسوی دیوار ندارند) به انتظار دریافت توپی برای بازی هستند. به عبارت بهتر عمل اعدام پشت سر و صدای فوتبال کودکان گم میشود.
فیلم برای جهانشمول کردن رویداد اصلی نمایشیاش از ساخت یک Settings روزمره و ناتورالیستی پرهیز میکند و از گنجاندن هر عنصری که خاصیت فرهنگیِ اقلیم خاصی باشد چشم پوشی میکند. مهمترین نمود این مفهوم در عدم استفاده از دیالوگ است. زبان ذاتاً مفهومی قراردادی در بین یک ملت است و شکل آواییاش بستگی به زبان مورد نظر، خوانش ذهن را به جامعهای که زبان مورد نظر در بین افراد آن تکلم میشود، سوق میدهد. فیلم نیز در پی ایجاد یک وضعیت جهانشمول است نه نشان دادن جغرافیای خاص. همچنین وظیفه اولیه زبان، ایجاد ارتباط است اما رویدادهای نمایشی فیلم (بهخصوص با تأکید بر بلندای دیوار زندان) در پی نشان دادن وضعیتی گسسته از ارتباط است.
استفاده از ساختار موقعیتمحور نیز کاملا در تناسب با مفهوم جهانشمولی اثر است. در آثار موقعیتمحور عنصر درام کم رنگ و جنبههای پرداخت اجتماعی و روانشناسانه شخصیتها به حداقل میرسد. از این رو شکل پیشبرد فیلمنامه با ساحت تماتیک اثر متناسب است. (باید در نظر داشت که وضعیت دراماتیک به دلیل نیاز به رویدادهای نمایشی که از کشمکش شخصیتها شکل میگیرد نیاز به پرداخت جنبههای اجتماعی و روانی شخصیتها دارد و خود این جنبهها نیز به ساخت setting تقویمی میانجامد)
اما در ساحت تصویری فیلم وامدار مکتب اکسپرسیونیسم است. به صورت کلی اکسپرسیونیسم را میتوان وضعیتی تعریف کرد که در آن هنرمند برای بیان عواطف یا حالات درونی، دست به کژنمایی در واقعیت زده باشد و برای انتقال مستقیم احساس خویش از اصول متعادل و مفاهیم زیبایی سنتی پیروی نمیکند. از این رو، اغراق در صور طبیعی و توجه به امکانات بیانی (بهخصوص نور و رنگ) از مشخصههای اصلی این مکتب است. با اینکه اکسپرسیونیم در اوایل قرن بیستم اولین بار در نقاشی خود را نشان داد اما به سرعت در دیگر هنرها نیز تجلی یافت. اکسپرسیونیسم به شکل مکتبی در دهه ۱۹۲۰ درسینمای آلمان تجلی پیدا کرد. اکسپرسیونیسم آلمان بر میزانسن و دکورهای غیرواقعگرایانه تأکید داشت (برخلاف مونتاژ شوروی که تدوین را عنصر اصلی نظام روایی فیلم میدانست). این فیلمها محصول سالهای یأس حاصل از شکست آلمان در جنگ جهانی اول و پیامدهای منفی ناشی از آن بود. دکورها بر ساختگی بودن تأکید داشتند و نورهای پرکنتراست بر این دکورها میتاباندند تا بر اعوجاج تصویر بیفزایند. به دلیل توجه فراوان به ترکیببندی تصویری فیلم، دوربین نیز عمدتاً ثابت بود تا تأثیر این ترکیببندیها در مخاطب بیشتر رسوب کند. تدوین جنبه دینامیکی نداشت از این رو ریتم غالب در این نوع فیلمها کند بود.
تناوب نیز از همین زیباییشناسی بهره میگیرد. حرکت دوربین به حداقل رسیده است. به جز در مواردی که ضرورت تام دارد. بهخصوص حرکت افقی دوربین که عرض حیاط زندان را میپیماید و از آنجا به مزرعه پشت زندان میرسد (این حرکت از دو پلان مجزا شکل گرفته که به خاطر همپوشانی در تدوین حس تداوم حرکتی ایجاد شده است). تصاویر فیلم در داخل سلول تیره و با کنتراست نوری بالا هستند و در حیاط زندان بافت سرد و زمخت دیوارهای سیمانی زندان و فضای ابری حس دلمردگی و عدم حیات را ایجاد میکند. فیلمساز فضای تهی و ساکن داخل سلول را با دو چراغ چشمک زن دینامیک میکند. نور تند و زننده این چراغها در کنار صدای لاینقطع و آزاردهندهشان فضای اکسپرسیون فیلم را تشدید میکند.
جلسه پاتوق فیلم کوتاه با بحث و گفتگوی حاضرین و منتقد جلسه پیرامون فیلم به پایان رسید.